ابوالفیض

معنی کلمه ابوالفیض در لغت نامه دهخدا

ابوالفیض. [ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ ) سالم. محدث است و ابن ادریس از او روایت کند.
ابوالفیض.[ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ ) ابن سبحان قلی. هشتمین از امرای جانی یا هشترخانی بخارا ( از 1117 تا 1167 هَ. ق. ). این امیر تنها بر ممالک آن سوی جیحون حکم میراند.
ابوالفیض. [ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ ) ابن شیخ مبارک متخلص به فیضی ( 954 - 1011 هَ. ق. ). برادر ابوالفضل ناگری. او را به زبان فارسی اشعاری است بشیوه هندیان و منظومه افسانه نل و دمن و تفسیر سواطعالالهام ( 1002 ) از اوست و در این تفسیر همه آیات قرآنیه را با کلماتی مرکب از حروف مهمله ترجمه کرده است و نسخه ای از آن در کتابخانه نگارنده هست. و وی در واقعه برادر خود بقتل رسید. رجوع به ابوالفضل ناگری شود.
ابوالفیض. [ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ ) ثوبان بن ابراهیم. رجوع به ذوالنون مصری... شود.
ابوالفیض. [ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ ) ذوالنون. ثوبان بن ابراهیم مصری. رجوع به ذوالنون مصری... شود.
ابوالفیض. [ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ ) محرم بن پیر محمدبن مزید. رجوع به محرم... شود.
ابوالفیض. [ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ )محمدبن علی بن عبداﷲبن حلّی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفیض. [ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ ) یوسف بن سَفْر. رجوع به یوسف... شود.

معنی کلمه ابوالفیض در فرهنگ فارسی

محدث است

جملاتی از کاربرد کلمه ابوالفیض

سفینه تحقیق و کرامت و گنجینه شرف اندر ولایت، ابوالفیض ذوالنون بن ابراهیم مصری، از اخیار قوم و بزرگان و عیاران طریقت بود. راه بلا سپردی و طریق ملامت رفتی.
پس از مرگ نادرشاه در سال ۱۷۴۷، محمدرحیم بیگ ابوالفیض خان را به دار آویخت و دودمان منغیت را پایه‌گذاری کرد.
و منهم: سفینهٔ تحقیق و کرامت و مَحیای شرف اندر ولایت، ابوالفیض ذو النّون بن ابراهیم المصری، -رَضِيَ اللّهُ عنه-
جنگ سرنوشت‌ساز برای پادشاهی درواز در کیوران صورت گرفت و پس از این جنگ شاه و شاه‌زادگان که در میان آنها ابوالفیض‌خان با پسر خردسالش محمدولی‌خان نیز بودند به فرغانه مهاجرت نمودند.
همهٔ جواهرات ارسالی از هند به ایران نرسید و مجدداً برخی از آن‌ها در راه غارت و بخشی نیز به‌عنوان هدیه توسط نادر به امرا و حکام و سلاطین همسایه همچون کاترین (ملکهٔ روسیه)، سلطان محمودخان (پادشاه عثمانی) و ابوالفیض‌خان (امیر بخارا) پیشکش شد. نادر همچنین مقادیری از این جواهرات را به آستانه علی‌بن موسی‌الرضا تقدیم نمود و مقداری نیز میان سپاهیان وی تقسیم شد. با قتل نادر در ۱۱۶۰ قمری، یکی از سرداران او به نام احمدخان به غارت جواهرات پرداخت و بخشی از آن همچون الماس مشهور کوه نور دوباره از ایران خارج گردید. بخش دیگری از آن سرانجام پس از چندین بار دست به دست شدن در اختیار آقامحمدخان قاجار قرار گرفت.
ذوالنون مصری (شیخ ابوالفیض ثوبان ابن ابراهیم) (زاده: ۱۸۰ قمری - درگذشت:۲۴۶ قمری) از بزرگان صوفیان در مصر بود. وی در شهر اخمیم مصر در کنار رود نیل به دنیا آمده و در شهر مردگان (العرفه) در جنوب شرقی قاهره دفن شده‌است.