ابراهیم نخعی

معنی کلمه ابراهیم نخعی در لغت نامه دهخدا

ابراهیم نخعی. [ اِ م ِ ن َ خ َ ] ( اِخ ) ابوعمران بن یزیدبن اسود تابعی فقیه. اصلاً از مردم یمن بود و در کوفه میزیست. او محضر عایشه را درک کرده و به سال 96 هَ.ق. درگذشته است. ابن الندیم زاهدی را به اسم ابراهیم نخعی نام برده و ظاهراً مراد صاحب همین ترجمه است.

معنی کلمه ابراهیم نخعی در فرهنگ فارسی

اصلا از مردم یمن و در کوفه میزیست

معنی کلمه ابراهیم نخعی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابراهیم نخعی (ابهام زدایی). ابراهیم نخعی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابراهیم بن مالک اشتر نخعی، اِبراهیمِ بْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمن (مق ۷۲ق/۶۹۱م)، سردار معروف عرب و فرزند مالک اشتر صحابه امام علی (علیه السلام)• ابراهیم بن یزید نخعی، ابراهیم نخعی متکلم، فقیه، محدث و از حافظان بنام حدیث
...

جملاتی از کاربرد کلمه ابراهیم نخعی

در خصوص حوزه ولایت این عقد، بحث و اختلاف‌هایی در منابع دیده می‌شود. در این خصوص و در دوره تابعان، ابارهیم نخعی و عامر شعبی به عنوان نماینده دو گرایش مسعودی و علوی، بر سر این موضوع دچار اختلافی شدند و بنابر نظر ابراهیم نخعی، «اگر کافری به دست مسلمانی اسلام بیاورد و عقد ولاء بین آن دو منعقد شود، در صورتی که آن نومسلمان مرتکب جنایت شد، فرد هدایت‌کنندۀ او موظف است دیۀ جنایت را پرداخت کند و در مقابل از او ارث ببرد. همچنین مادام که دیه را پرداخت نکرده، می‌تواند ولاء را به دیگری واگذار کند و در صورت پرداخت دیه، حق واگذاری به غیر را ندارد.» در دیدگاه مقابل، عامر معتقد بود چنین ولایی شرعی نیست و ولا منحصر به عتق است.