بارونق

معنی کلمه بارونق در لغت نامه دهخدا

بارونق. [ رُ ن َ ] ( اِ مرکب ) بازار گرم. دارای رونق. روا. رواج. رونق دار. دررودار. رجوع به «با» شود.
بارونق. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نیاسر بخش قمصر شهرستان کاشان که در 48 هزارگزی شمال خاوری کاشان و 12 هزارگزی راوند قرار دارد. سرزمینی است کوهستانی سردسیر با 75 تن سکنه. آبش از قنات و محصولش غلات ، حبوبات ، ابریشم ، انار و انجیر و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی و راهش فرعی است. مزرعه خنچه جزء آبادی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

معنی کلمه بارونق در فرهنگ فارسی

بازار گرم

جملاتی از کاربرد کلمه بارونق

کارشناسان باستان‌شناسی از شهری تاریخی در دق پترگان نام می‌برند که همان یزودیه (یزدان) قدیمی‌ترین اثر باستانی در پترگان می‌باشد. یزدان واقع در دق پترگان طی قرون سوم تا پنجم هجری قمری آباد و بارونق بوده و این شهر باستانی بر اثر زلزله یا سیل در عمق دو متری خاک مدفون شده‌است.