بارداس. ( اِخ ) فوقاس ( فوکاس ). نام یکی از سرداران دولت بیزانس است که با سردار دیگر موسوم به بارداس اسقلروس همدست بوده و در زمان واسیل دوم و قسطنطین نهم بکرات و مرات عصیان و طغیان ورزیده و موقتاًبحکومت رسید ولی تاب مقاومت نیاوردند و سرانجام توطئه ای علیه قسطنطین نهم چیدند و چون دست بکار شدند بارداس فوقاس در جنگ مسموم شده درگذشت و دیگری تسلیم شدو بمقامات عالیه رسید. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ). بارداس. ( اِخ )نام برادر ملکه تئودوره زوجه اتئوقل ( ؟ ) امپراطورقسطنطنیه است. تئوفیل وی را بسال 442 م. نایب السلطنه گردانید. پسرش میخال در نتیجه حکومت را ضبط و خواهرش تئودوره را از حرم بیرون کرد و 24 سال فرمانفرمایی داشت و سرانجام میخال وی را بقتل رسانید. وی بعلوم و معارف خدماتی نمود. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).
معنی کلمه بارداس در فرهنگ فارسی
نام یکی از سرداران بیزانس
جملاتی از کاربرد کلمه بارداس
میخائیل که سالهای تنها نام امپراتور را داشت و در عمل همه کار کشور را به دیگران واگذار کرده بود، باسیلیوس را پس از مرگ بارداس در امپراتوری شریک کرده و زمامداری کامل را به دست وی سپرد. هنگامی که میخائیل او را به کنار گذاشتن تهدید کرد، باسیلیوس نقشه کشتن میخائیل را کشید و سرانجام بدون رقیب، امپراتور شد.
در زمان امپراتوری بیزانس، این لقب به نزدیکان امپراتور هم گفته میشود، به عنوان مثال بارداس دایی میخائیل سوم این لقب را گرفته بود. در عربی و فارسی واژه قیصر نیز به همین معنا به کار میرود.
بدلیل خدمات زیاد بارداس به امپراتوری بیزانس، میخائیل سوم به وی لقب قیصر داد.
اگر دانشگاه را تنها یک مؤسسه آموزش عالی فرض کنیم، آن گاه میتوانیم دانشگاه شانگیانگ در چین را که پیش از سده ۲۱ قبل از میلاد گشایش یافته بود، قدیمیترین دانشگاه بنامیم؛ مشروط بر این که افسانه نباشد. دانشگاه قسطنطنیه (در عهد امپراتوری بیزانس) در سال ۸۴۹ میلادی به دستور قیصر بارداس (نایب السلطنه امپراتور میخائیل سوم) احیا گردید. این دانشگاه با داشتن فعالیتهای پژوهشی و آموزشی، حفظ خودگردانی و استقلال آکادمیک عموماً به عنوان نخستین مؤسسه آموزش عالی با ویژگیهای دانشگاهی امروزی شناخته میشود.
وی میخائیل را نسبت به داییاش سزار بارداس بدبین ساخت و وی را دستاندرکار دسیسهچینی برای امپراتور شدن جلوه داد و بدین وسیله اجازه کشتن بارداس را گرفت او را خفه کرد.
نخستین دانشگاه اروپایی قرون وسطی دانشگاه ماگنورا در قسطنطنیه بود (که امروزه در استانبول ترکیه قرار دارد). این دانشگاه در سال ۸۴۹ در زمان سیطره امپراتوری بارداس و میخائیل سوم تأسیس شد و پس از آن در قرن نهم دانشگاه سالرنو، در سال ۱۰۸۸ دانشگاه بولونیا (ایتالیا) و در سال ۱۱۵۰ دانشگاه پاریس در فرانسه (بعداً با دانشگاه سوربن ادغام شد) بنا شدند. بسیاری از دانشگاههای قرون وسطی تحت سیطره کامل کلیسای کاتولیک و پاپها بودند. در اوایل قرون وسطی بیشتر دانشگاههای نو از مدارس و آموزشگاههای پیشین منشعب شدند به ویژه این که گرایش زیادی برای تبدیل شدن به مراکز آموزش عالی داشتند. بسیاری از مورخین معتقدند این دانشگاهها تداوم همین علائق معابد به تحصیل بودهاند.