بار زدن

معنی کلمه بار زدن در لغت نامه دهخدا

بار زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب )حمل کردن بار. چیدن بار. پر کردن وسیله نقلیه از بار. بار کردن چارپا: بارها را بکامیون بزن. || قپان کردن بار. || آنچه از فلز کم بهادر زر و سیم کنند. عیار. || خریدن بار.

معنی کلمه بار زدن در فرهنگ فارسی

حمل کردن بار چیدن بار

جملاتی از کاربرد کلمه بار زدن

كلمه (فعله ) - به فتح فاء صيغه مره ازفعل است و يكبار را مى رساند مثل اينكه مى گوييم (ضربته ضربة ) يعنى او را زدميك بار زدن ، و علت اينكه فعله را توصيف كرد به جمله (التى فعلت - آن يك عملتكه انجام دادى ) اين بود كه بفهماند آن يك عملت جرم بسيار بزرگ و رسوا بود
و اما (نعمه ) - به فتح حرف اول و سكون دوم - به معناى تنعم است ، و ساختمانشصيغه مره از فعل است ، مانند (ضربه ) كه به معناى (يك بار زدن ) است و همچنين(شتمه ) (يك بار دشنام دادن ) و نعمت مرجنس را باشد يعنىشامل كم و زياد مى شود.
محموله‌های هوایی نیز دارای بین وجهی هستند؛ اما کانتینرهای آن‌ها بسیار متفاوت و از نوع کانتینرهای بین وجهی محموله‌های هوایی هستند. محموله‌های کانتینری هوایی سبک تر و آسیب پذیرتر هستند. در حمل و نقل بین وجهی هوایی، معمولاً منظور مفهوم بسته بندی کانتینر حمل بین وجهی هوایی در مکان صادر‌کننده، حمل آن به فرودگاه و در پایان، بار زدن کانتینرها به کامیون در مقصد است. گاهی حمل و نقل دریایی و هوایی با هم مورد استفاده قرار می‌گیرند، به‌طوری‌که محموله‌ها از طریق دریا حمل شده و سپس تحویل هواپیما می‌شود.