بادکان

معنی کلمه بادکان در لغت نامه دهخدا

بادکان. ( اِ مرکب ) رجوع به بادگان شود.
بادکان. ( اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج. در چهارهزاروپانصدگزی جنوب خاوری پاوه و پنج هزارگزی باختر قلعه جوانرود در کوهستان واقعست. هوایش سردسیر و 253 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات ، لبنیات ، توتون و شغل مردمش زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه بادکان

هر که را توفیق یارست او بدان خدمت رسد بخ بر آن کس بادکان کس را بود توفیق یار