معنی کلمه بادپیمای در لغت نامه دهخدا بادپیمای. [ پ َ / پ ِ ] ( نف ) یاوه گوی. بیهوده گوی. || مردم پاده پرست. ( ناظم الاطباء ). || زلف تابدار. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بادپیما و باد شود.
جملاتی از کاربرد کلمه بادپیمای چو صبح زود خیز و بادپیمای زمانه بر نهاده در دهان نای بر خاک نشسته بادپیمای هنوز آبم شد و آتش تو بر جای هنوز یکی بادپیمای کم زن بود که از کینه با خویش دشمن بود