باده دادن

معنی کلمه باده دادن در لغت نامه دهخدا

باده دادن. [ دَ / دِ دَ ] ( مص مرکب ) می دادن. شراب دادن. ساقیگری :
بیاد مهربانان عیش میکرد
گهی میداد باده گاه میخورد.نظامی.رجوع به آنندراج شود.

معنی کلمه باده دادن در فرهنگ فارسی

می دادن

جملاتی از کاربرد کلمه باده دادن

ز تو باده دادن ز من سجده کردن ز من شکر کردن ز تو گوهرافشان
سوی مستان با دو لعل می فروش از برای باده دادن می‌روی