باده خواری

معنی کلمه باده خواری در لغت نامه دهخدا

باده خواری. [ دَ / دِ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) عمل باده خوار. می خوردن. شراب خوری. می گساری.

جملاتی از کاربرد کلمه باده خواری

نه در هوشیاری بهوش از وی‌اند نه در باده خواری به جوش از وی‌اند
به ساده‌رویی باکی نداری از مردم ز باده خواری شرمی نداری از داور
باده گرچه دشمن شرم است گشت از عکس او چهره هر باده خواری همچو روی شرمگین