بادم

بادم

معنی کلمه بادم در لغت نامه دهخدا

بادم. [ دَ ] ( اِ ) مخفف بادام است. ( آنندراج ). بادام. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه بادم در فرهنگ فارسی

( اسم ) بادام

معنی کلمه بادم در دانشنامه عمومی

بادم (آلمان). بادم ( به آلمانی: Badem ) یک شهر در آلمان است که در بیتبورگ - پروم واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه بادم

گفتم که دمی گریه کنم آهم سوخت رفتم که دمی آه کشم بادم برد
باد سحر که سوی من آرد پیام او اول غلام بادم و دوم غلام او
همه روز ازنفاق با تسبیح همه شب از سماع بادم دم
زلف نام ترانه‌ای از محسن نامجو است. این ترانه برای اولین بار در آلبوم ترنج اجرا شد. متن شعر این ترانه بر اساس شعر زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم اثر حافظ نوشته شده است. زلف، در آلبوم‌های الکی و آوازهایی از شرق نیز مورد استفاده قرارگرفته‌است. این ترانه به دلیل اجرای تلفیقی و مدرن نامجو از شعر حافظ مورد نقدهای بسیاری قرار گرفته است، ولی نامجو با دفاع از ساخته خود، اعلام کرده که با خواندن این ترانه توانسته است بین موسیقی سنتی ایرانی و بلوز ارتباط ایجاد کند.
از زاری و افغان من گردد دل او سخت تر ای گریه بر آبم مران ای آه بر بادم مده
وگر ز گرسنگی جان برآیدم چو صبح حرام بادم ارین قرص شعله زن بخورم
چون شبه بادم سیه رو گر به غیر حضرتت بسته‌ام بر هیچ صاحب دولتی در ثنا
چراغم مرد بادم سرد از آن است مَه‌ام رفت آفتابم زرد از آن است
گفتم ای رشک بتان عشق مبارک بادم که گرفتم غم عشق تو به صد مهر کنار
بدانک بوی تو آورد صبحدم بادم وگرنه از چه سبب دل به باد می‌دادم
خورش فِسِنجان یا فسنجون که در قدیم فسوجن هم می‌نامیدند، یکی از خورش‌های اصیل ایرانی است. در پخت این خورش از مغز گردو و رب انار ترش استفاده می‌شود اما آرد مغز پسته، یا بادم، رب انار ترش و شیرین و رب آلوچه ترش هم به دلخواه به همراه قطعات کوچک گوشت مرغ یا گوشت قرمز استفاده می‌شود و با پلو مصرف می‌شود. به دلیل مواد گوناگونی که در این خورش به کار می‌رود، فسنجان می‌تواند اشکال بسیار متنوعی داشته باشد. همچنین چون فرایند پخت این غذا در گذشته طولانی و دشوار بود و نیز مواد آن در دسترس همگان نبود، این غذا را به عنوان خوراکی شاهانه می‌دانستند. اگرچه امروزه از اشرافیت آن کاسته شده اما همچنان در کلام از آن به عنوان خوراکی مفصل یاد می‌شود.
خاک پایت گشته ام تا چند بر بادم دهی کاتشی زان لعل نوشین تو اندر جان ماست
در هزارهٔ دوم ق. م در مصر و بین‌النهرین قفل کردن خزانه‌ها و انبارهای گندم و پرستشگاه‌ها متداول بوده‌است. به نظرمی‌رسد که رومی‌ها پاره‌ای از این نوع قفل و کلیدها را از کشورهای مدیترانهای به‌دست آورده‌اند. پاره‌ای از قفل‌های ایرانی همانند قفل‌های مصری و یونانی است و برخی دیگر مانند قفل‌های رومی می‌باشند. برخی به قفل‌های چینی و هندی می‌ماند و تعدادی هم مانند قفل‌هایی است که در اروپا از قرون وسطی تا انقلاب صنعتی بکاربرده می‌شد. قفل‌ساز ایرانی یک کوره متوسط بادم فانوسی داردکه شکل‌های مختلف قفل را به کمک آن تهیه می‌کند. لحیم کاری آن را در بوته‌های گلی کوچک انجام می‌دهد.