بادغیسی

معنی کلمه بادغیسی در لغت نامه دهخدا

بادغیسی.( ص نسبی ) منسوبست به بادغیس. رجوع به بادغیس شود.

جملاتی از کاربرد کلمه بادغیسی

چیرگی فارسی نو در زمان فرمانروایی سه دودمان ایرانی‌تبار طاهریان (۸۲۰–۸۷۲)، صفاریان (۸۶۰–۹۰۳) و سامانیان (۸۷۴–۹۹۹) رخ داد. گفته می‌شود که ابوالعباس مروزی نخستین آوازه‌خوانی بود که به زبان فارسی نو آواز خواند و پس از او اشعار حنظله بادغیسی از معروف‌ترین اشعار در میان فارسی‌زبانان بوده‌است. فارسی نو آغازین برای گویشوران فارسی امروزی تا حد زیادی قابل درک است، زیرا نحو و تا حدودی واژگانش تاکنون نسبتاً پایدار مانده‌اند.
این نظریه که نخستین شعر فارسی در زمان صفّاریان سروده شده‌است، درست نیست. نمونه‌هایی از اشعار فارسی که در زمان طاهریان سروده شده مانند دو قطعه از حنظلهٔ بادغیسی در دست است و احتمالاً زودتر از آن هم کوشش‌هایی برای سرودن شعر به اوزان محلی یا در قالب شعر عربی به‌طور پراکنده صورت گرفته باشد؛ اما از آن‌ها چیزی به دست ما نرسیده‌است. اقدام یعقوب محرّکی در سرودن شعر فارسی شد و آغاز سنتی گردید که سامانیان، پیشروان راستین رستاخیز ادبی ایران، آن را برگرفته و گسترش دادند.
در زمان طاهریان دستگاه‌های اداری و لشکری به دست کارداران و دبیران ایرانی اداره می‌شد. از این راه شیوه‌های کشور داری و آیین‌های کهن ایرانی هم مانند میراث ساسانیان به آن‌ها منتقل شد. اسلام در این زمان در عمق جان مردم ریشه گرفت و زبان عربی زبان سیاست و علم بود اما زبان فارسی هم چنان در بین مردم جای داشت. حنظله بادغیسی، شاعر پارسی زبان قرن سوم هجری قمری و از نخستین شاعران و گویندگان زبان پارسی است که در عهد طاهریان می‌زیسته‌است.