بادام بن. [ ب ُ ] ( اِ مرکب ) درخت بادام : آستین نسترن پر بیضه عنبر شود دامن بادام بن پر لؤلؤفاخر شود.منوچهری.بادام بنان مقنعه بر سر بدریدند شاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند.منوچهری.
معنی کلمه بادام بن در فرهنگ عمید
درخت بادام.
معنی کلمه بادام بن در فرهنگ فارسی
( اسم ) درخت بادام . ۲ - میو. بادام بن.
جملاتی از کاربرد کلمه بادام بن
نازم هوای فارس که از اعتدال آن، بادام بن، شکوفه مه بهمن آورد…