جملاتی از کاربرد کلمه باد نوروزی
از دمت گر فیض یابی باد نوروزی نکرد کی جهان مرده را حیا نمودی در بهار
تحیت میرساند بلبلان را باد نوروزی که گل بار دگر در جلوهگاه ناز میآید
جهان از باد نوروزی جوان شد زمین در سایهٔ سنبل نهان شد
زیرا که ز دشت باد نوروزی بربود سپید خلعت بهمن
معطّرست جهانی ز باد نوروزی چه باشد ار شب وصلت مرا شود روزی
ز بوی باد نوروزی بعنبر خاک شد معجون بدیبا در گرفت از گل زمانه خاک معجون را
منال از عمر و ساز عیش کن کز باد نوروزی به گلشن جلوه رنگینی عهد شبابستی
نه ماه نو، که ز تأثیر باد نوروزی گلیست از چمن فیض، ناشکفته تمام
چو گل کز باد نوروزی بریزد بر سر خاری مرا دل بر سر مژگان که نظاره می آید
بر بنفشه باد نوروزی شکوفه ریخته همچو بر دیبای ازریق ریخته در بها