باد دیو

معنی کلمه باد دیو در لغت نامه دهخدا

باد دیو. [ دِ دیوْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دم دیو. افسون شیطان : اینهمه باد دیو بر جان تست. ( تاریخ بیهقی ص 372 ). رجوع به باد شود.

معنی کلمه باد دیو در فرهنگ فارسی

دم دیو افسون شیطان

جملاتی از کاربرد کلمه باد دیو

مراسم باد لیوا به دلیل سخت‌گیری‌هایی که اعمال شده، تقریباً فراموش شده و در سال‌های اخیر فقط چندبار برگزار شده‌است. باد دیو و باد غول هم به ندرت دیده می‌شوند و جایگاه آن‌ها معمولاً در بیابان هاست.
این همه باد دیو بر جان است‌ خواب را حکم نی مگر که مجاز
داد سلیمان نهاد بر کتف باد دیو دغل حاکم بساط سلیمان