معنی کلمه باد جستن در لغت نامه دهخدا
چو فرمان خسرو نیاورد یاد
نگر تا سرانجام چون جست باد.فردوسی.- باد جستن کسی را ؛ اقبال کردن بخت بدو. روی آوردن خوشبختی به وی :
بیک رزم اگر باد ایشان بجست
نشاید چنین کردن اندیشه پست
ز هر سو سلاح و سپاه آوریم
بنوّی یکی تازه راه آوریم.فردوسی.رجوع به باد شود.