باج دادن
معنی کلمه باج دادن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه باج دادن
سقا: پدر عطا، سقا و آب آور روستا. اهل باج دادن به ارباب نیست. برای همین او را از روستا بیرون میکنند. به تهران میآید و حاشیه نشین میشود. در تهران هم سقایی میکند تا این که یک روز داخل یک آب انبار میافتد و میمیرد.
این مجموعه تلویزیونی داستان یک مربی بزرگ و با اخلاق فوتبال بود که حاضر به باج دادن به مافیای فوتبال ایران نشد و از تیم دسته اول به یک تیم دسته سوم رفت و توانست آن تیم را با همه مشکلاتش به فینال جام حذفی باشگاههای کشور برساند.
نوشتهها تأکید میکنند وی از مقام بالایی در بین خاندان خلفای اموی برخوردار بود، به طوری که خانواده وی ملزم به روی آوردن به اسلام نبودند، گرچه این نوشتهها با هم اختلاف نظر دارند که آیا سرجون پسر خود را بهطور آشکار یا مخفیانه تعمید دادهاست یا نه. برخی از روایات حتی از سرجون، به همراه شاعر مسیحی الاختال، به عنوان یاران پسر و جانشین معاویه، یزید، یاد میکنند. وی دارای املاک زیادی در شام بود و از ثروت خود برای باج دادن به زندانیان مسیحی استفاده میکرد، از جمله آنها راهب کاسماس، پسران خود را برای تدریس به او سپرده بود.
و معناى اينكه فرمود: (يتخذ ما ينفق مغرما) اين است كه انفاق را باج دادن و غرامت فرضمى كنند، و يا خود آن مال را باج - بنابر اينكه كلمه (ما) مصدريه و يا موصولهباشد - مى پندارند.
این برنامهها شامل تغییرات داخلی (به ویژه خصوصیسازی و مقرراتزدایی) و همچنین خارجی، خصوصاً کاهش موانع تجاری هستند. کشورهایی که موفق به تصویب این برنامهها نشوند ممکن است در معرض تدابیر انضباطی مالی سختگیرانه قرار بگیرند. منتقدان استدلال میکنند که تهدید مالی برای کشورهای فقیر به منظور باج دادن است و این که کشورهای فقیر هیچ چارهای جز به پیروی ندارند. از اواخر ۱۹۹۰ دهه برخی از طرفداران تعدیل ساختاری مانند بانک جهانی از «کاهش فقر» به عنوان یک هدف سخن گفتهاند. سپها اغلب به دلیل پیادهسازی یک شکل سیاست بازار آزاد و عدم درگیر بودن از کشور استقراض کننده مورد انتقادند.