باتنه

معنی کلمه باتنه در لغت نامه دهخدا

باتنه. [ ] ( اِخ ) محلی در حدود نصیبین : تراژان از دو سمت بنای تعرض را گذارد. اول از صفحه ای که معروف به آن ته می سیا، و بین فرات و رود خابور واقع بود و دوم از طرف باتنه و نصیبین. ( ایران باستان ج 3 ص 2479 ).

جملاتی از کاربرد کلمه باتنه

امدوکال (به عربی: أمدوکال) یک شهرداری در الجزایر است که در استان باتنه واقع شده‌است.
تازولت (به عربی: تازولت) یک شهرداری در الجزایر است که در استان باتنه واقع شده‌است. تازولت ۲۷٬۴۹۳ نفر جمعیت دارد.
اولاد عمار (به عربی: أولاد عمار) یک شهرداری در الجزایر است که در استان باتنه واقع شده‌است.
اولاد سلام (به عربی: أولاد سلام) یک شهرداری در الجزایر است که در استان باتنه واقع شده‌است. اولاد سلام ۱٬۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال اوراس باتنه اشاره کرد.
سریانه (به عربی: سریانة) یک شهرداری در الجزایر است که در استان باتنه واقع شده‌است.
وی فوتبال را از تیم مولودیه باتنه در سال ۱۹۶۴ شروع کرد، پس از چهار سال به تیم شباب قسنطینه پیوست اما یک سال بعد از این جدا شد و به عضویت تیم شبیبه الابیار درآمد، سعدان در سال ۱۹۷۱ به رن فرانسه پیوست و سپس در سال ۱۹۷۲ به تیم اتحاد البلیده رفت و در همین تیم پس از یک سال به فوتبال خود پایان داد.
تیغانمین (به عربی: تیغانمین) یک شهرداری در الجزایر است که در استان باتنه واقع شده‌است.
زانه البیضا (به عربی: زانة البیضاء) یک شهرداری در الجزایر است که در استان باتنه واقع شده‌است.
بریکه (به عربی: بریکة) شهری در استان باتنه واقع در کشور الجزایر است که در سال ۱۹۹۸ میلادی ۸۰٫۶۱۸ نفر جمعیت داشته و جمعیت آن در سال ۲۰۰۵ میلادی به ۱۱۴٫۵۴۷ نفر رسیده‌است.