بابیان

بابیان

معنی کلمه بابیان در لغت نامه دهخدا

بابیان. ( اِخ ) دهی جزء دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر در 24هزارگزی جنوب خاوری مشکین شهر و 10هزارگزی شوسه مشکین شهر به اردبیل. جلگه ، معتدل. سکنه آن 121 تن و آب آن از چشمه ( کوه سبلان ).محصول آن غلات ، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

معنی کلمه بابیان در دانشنامه عمومی

بابیان (مشگین شهر). بابیان یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که درشهرستان مشگین شهر استان اردبیل واقع شده است. بابیان ۴۳ نفر جمعیت دارد.
این روستا در دهستان لاهرود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۳ نفر ( ۹ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه بابیان

سرکوب بابیان، دولت قاجار و مجتهدان اصولی را به یکدیگر نزدیک‌تر کرد. چنین همکاری متقابلی از ابتدای حکومت قاجار به ویژه در زمان فتحعلی‌شاه در سیاست ایران حضور داشت ولی به تدریج با بی‌اعتنایی‌های حاج میرزا آقاسی به دستگاه روحانیت، و سپس با سختگیریهای امیر کبیر کمرنگ شده بود. سرکوب جامعهٔ بابی و سپس قتل امیرکبیر قدرت و نفوذ روحانیون شیعه را چه در نزدیکی با حکومت چه در مخالفت با آن فزونی بخشید و باعث شد آنان نقش پررنگ‌تری در سیاست بازی کنند، نقشی که سرانجام منجر به تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران و حکومت ولایت فقیه در ایران شد.
درست در روز کشته‌شدن باب قیام بابی‌های نیریز و چندین هفته بعد از قیام بابیان زنجان که با کشتار عمومی سرکوب شدند. در بین این دو رویداد، کشته‌شدن هفت تن از بابی‌ها اتفاق افتاده که بدون هیچ اثباتی متهم بر طرح نقشه علیه نخست‌وزیر، میرزا تقی خان بودند.
در دوره قاجار، بابیان، تحت سرکوب و تعقیب بودند و به همین علت وابستگی مذهبی خود را مخفی می‌کردند. دیگران هم، در صورت مطلع بودن، تمایلی به افشای نقش فعالان بابی‌های ازلی نداشتند؛ بنابراین تاریخ‌نگاران از میزان تعلق فعالان مشروطه‌خواه به این فرقه گزارش دقیقی نداده‌اند. ادوارد براون از میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل و ملک‌المتکلمین، که در واقعه به توپ بستن مجلس کشته شدند، به عنوان فعالان ازلی نام برده، اما به نام دیگران اشاره نکرده‌است؛ چون به گفته خودش، در آن زمان هنوز زنده بوده‌اند.
پاستور کریستین کوزله از میسیونرهای آلمانی ساکن در ارومیه که سعی در تغییر دیانت بابی‌ها به مسیحیت داشت گزارش‌هایی از بهائیان جمع‌آوری کرد. او ویژگی جلسات بابیان را اینگونه آورده‌است:
محمدحسن‌خان در سال ۱۲۶۵ قمری به حکومت یزد و کرمان منصوب شد و چنان‌که مرسوم او بود و خود هیچ‌گاه به محل حکومت نمی‌رفت، آقاخان ایروانی، برادرزاده خود را، به نیابت از خود به یزد فرستاد. در آن زمان بابیان در یزد ظهور کرده بودند و نظم و آرامش در آن محدوده از میان رفته بود. از آنجایی که آقاخان در مهار امور توفیقی نیافت، محمدحسن‌خان یکی از عمودزادگانش را به نام شیخعلی‌خان ماکویی به یزد فرستاد و او اشرار آن حدود را از میان برداشت.
قرةالعین پس از جنگ قلعه طبرسی گرفتار و در تهران محبوس شد و در سال ۱۲۶۸ هجری قمری او را از حبسش که خانه محمود خان کلانتر تهران بود شبانه بیرون آوردند و در باغ ایلخانی – محل کنونی بانک ملی - خفه کردند و درچاه انداختند. برخی وی را متهم به دست داشتن یا مطلع بودن در قتل عمویش شهید ثالث که توسط بابیان کشته شد می‌دانستند.
قدوس که به دستور سید علی محمد شیرازی به شیراز رفته بود و یکی دیگر از بابیان را در آن شهر به دستور حاکم فارس دستگیر شدند و شکنجهٔ بسیار تحمل کرده و از شیراز تبعید شدند.
بخش دوم کتاب، پاسخ عزیه خانم نوری به عبدالبهاء، ردیهٔ تندی است بر بهاءالله. عزیه در رد ادعای عبدالبهاء مبنی بر درس‌ناخواندگی بهاءالله با ارائه شواهدی این مورد را رد می‌کند و از درس خواندن بهاءالله و هم‌نشینی او با علما و عرفا یاد می‌کند.کتاب تنبیه النائمین یکی از مشهورترین و شناخته شده‌ترین آثاری است که از سوی بابیان ازلی ها در نقد دعوت میرزا حسینعلی نوری به نگارش درآمده‌است.
در ۲۱ آوریل ۱۸۶۳ قبل از حرکت به استانبول بهاءالله و همراهانش برای دوازده روز در باغ نجیب پاشا در حومه بغداد اقامت کردند. در این مکان بود که بهاءالله به بابیان حاضر اعلان کرد که او پیام‌آور الهی و همان موعودی است (من‌یظهره‌الله) که باب به آمدنش وعده داده. این مناسبت در بین بهائیان به عید رضوان شناخته می‌شود.
روحانیون مسلمان ایران دست به دشمنی با سید باب و خشونت علیه طرفداران او (که بابی نامیده می‌شدند) زدند. آنان با اصرار بر اینکه وحی الهی با پیامبر اسلام به پایان رسیده، آموزه‌های باب را بدعت‌آمیز خواندند و آنها را موجب بی‌ثباتی منافع حاکم وقت جلوه دادند. آنان با مخدوش‌سازی افکار مقاماتی که بیم از دست دادن موقعیت خود را داشتند دست به آزار و شکنجهٔ بابیان زدند. تخمین زده می‌شود که در ایران حدود ۲۰٬۰۰۰ بابی در دوران قاجار کشته شدند.