بابول

معنی کلمه بابول در لغت نامه دهخدا

بابول. ( اِخ ) بابل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بابُل شود.

جملاتی از کاربرد کلمه بابول

تپه بابول مربوط به دوران فرادیرینه‌سنگی است و در شهرستان کرمانشاه، بخش مرکزی، دهستان بالادربند، ۶۰۰ متری شمال غرب روستای سفید چغا دوده واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۴۸۷۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
مساءله 4 - اگر تنور نجس شود آب را به نقطه ايكه نجس شده بطورى مى ريزندكه از بالا بپائين جارى شود و احتياج به سه بار شستن ندارد اگر بابول نجس ‍ شده يكبار كافى است .
مساءله 16 - كسيكه بوسيله انزال منى جنب شده اگرغسل كند و سپس ‍ رطوبتى مشتبه بين بول و منى از او خارج شود اگر بعد از خروج منى بابول كردن مجرى را استبراء نكرده آن رطوبت محكوم به منى است پس تنهاغسل بر او واجب است و اگر بعد از آن بول هم كرده ولى با دست كشيدن ها مجرى رااستبراء ننموده تنها وضوء بر او واجب مى شود و در اين دو صورت فرقى نيست بيناينكه احتمال غير منى و بول از قبيل مذى و غير مذى را بدهد يا نه و اگر پس ازانزال منى با بول و با دست كشيدن بعد از بول استبراء كرده اگر غير ازبول و منى احتمال ديگر را نيز بدهد نه غسل بر او واجب است و نه وضوء و اگراحتمال غير ايندو را نمى دهد اگر قبل از غسل هردونوع استبراء را از منىوبول كرده آنوقت بعد از غسل رطوبت مشتبه از او خارج شود واجب است احتياط نموده و همغسل كند هم وضوء بگيرد واگر بعد از غسل آندو استبراء را انجام داده و سپس رطوبت مشتبهاز او خارج شده وضو به تنهائى كافى است .
خورشید عالم بابول (بنگالی: খুরশিদ আলম বাবুল؛ زادهٔ ۱ مارس ۱۹۵۵) بازیکن فوتبال اهل بنگلادش بود.