بابلیان
معنی کلمه بابلیان در فرهنگ فارسی
معنی کلمه بابلیان در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه بابلیان
همه این کارها درست وارونهٔ آن سیاست دلجویانهای بود که کوروش بنیاد نهاده بود. خشایارشا بایست در دوران طولانی اقامت پیش از پادشاهی خود در بابل به خوبی با مذهب بابلیان و آیین آن آشنا شده باشد. او میدانست که پیکرهٔ مردوک برای برگزاری مراسم جشن سال نو ضرورت دارد.
در دل برگهای صاف و پهن، شاخهای لوله مانند قد میکشد. در بالای این شاخه کاکلی وجود دارد. این کاکل که اندازهاش بین ۳۰ تا ۶۰ سانتیمتر است، حامل تخم گیاه و تضمین کننده ادامه حیات آن است. این خوراکی دارای خاصیتهای ویتامینی برای بدن و کمیاب است. در تحقیقی آمدهاست که این خوراک غذای سومریان و بابلیان بودهاست. این خوراکی غذای ویژه ماه رمضان نیز به حساب میآید.
سخنم سحر حلالست ولی گاه سخن خجلت بابلیان از ید بیضای منست
در دوران امپراتوری بابل، کتابخانههایی در شهرها و معابد وجود داشت. یک ضربالمثل قدیمی سومری میگوید: «کسی که در مکتب کاتبان سرآمد باشد، باید با سحر برخیزد». زنان و همچنین مردان خواندن و نوشتن را آموختند، و برای بابلیان سامی، این آموزش شامل دانش زبان منقرض شده سومری و هجایی پیچیده و گسترده بود.
نام این شعر از واژگان آغازین آن گرفته شده و در میان بابلیان و آشوریان نیز با همین نام ( به زبان اکدی) شناخته میشده است. این دو واژه به ترتیب به معنای «زمانی (که)» و «در بالا» هستند.
گر چشم فسونگر نبود بر سر کار جادوی که در بابلیان کار کند؟
در قرن ششم پیش از میلاد سه بار یهودیان از سرزمین اسرائیل اخراج شدند. پادشاهان بابل اورشلیم را به صورت کامل نابود کردند و معبد سلیمان را تخریب نمودند. یهودیان توسط بابلیان به اسارت برده شدند. بعد از آزاد سازی یهودیان از بابل به دست کورش هخامنشی، کورش به آنان اجازه داد که به سرزمین اسرائیل بازگردند.
مری بویس معتقد است که ایرانیان از دیرباز، بر اساس آیین میتراییسم، جشنهای بزرگی چون جشنهای بهاره و پاییز(مهرگان) را برگزار میکردهاند ولی شکوه جشن بهاره بابلیان، ممکن است موجب رهنمود ایرانیان به برگزاری جشن سال نو در این ایام شده باشد.
کهنترین گزارش دقیق شناختهشده از خود بیماری در ساکیکو، یک متن پزشکی بابلی به خط میخی مربوط به ۱۰۶۷–۱۰۴۶ پیش از میلاد است. در این متن نشانهها و علائم، جزئیات درمان و نتایج احتمالی آمدهاست، و در آن بسیاری از ویژگیهای انواع حملهها توصیف شدهاست. چون بابلیان درکی زیستپزشکی از ماهیت این بیماری نداشتند، حملهها را به حضور ارواح خبیث نسبت میدادند و درمان وضعیت را از طریق روشهای روحانی میسر میدانستند. حدود سال ۹۰۰ پیش از میلاد، پونارواسو آتریا صرع را به عنوان زوال حواس توصیف میکند؛ این تعریف به متن آیورودای به نام چاراکا سامهیتا (حدود ۴۰۰ پیش از میلاد) راه یافتهاست.
توسعه اولیه حسابداری مربوط به بینالنهرین باستان است و ارتباط تنگاتنگی با تحولات نوشتاری، شمارش و پول و سیستمهای حسابرسی اولیه توسط مصریان و بابلیان باستان دارد. در زمان امپراتوری روم، دولت به اطلاعات دقیق مالی دسترسی داشت.
داستان گویدت از بابلیان بابل عبرت آموزدت از دیلمیان دیلم