بابامیدان

معنی کلمه بابامیدان در لغت نامه دهخدا

بابامیدان. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون. 8 هزارگزی باختر فهلیان. یک هزارگزی جنوب شوسه کازرون به فهلیان جلگه ، گرمسیرو مالاریائی. سکنه آن 212 تن و آب آن از چشمه. محصول آن غلات ، حبوبات و برنج و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ). قصبه ناحیه ماهور میلاتی از ولایت قشقائی فارس بمسافت سی و هشت فرسخ از شیراز دور افتاده. ( فارسنامه ناصری ).

جملاتی از کاربرد کلمه بابامیدان

مردم این روستا از نژاد لر هستند و به علت وجود زمینهای حاصلخیز و آب فراوان عمده منبع درآمد از طریق کشاورزی است ، گندم ، جو ، صیفی جات و برنج عمده تولیدات محصولات کشاورزی این روستا را تشکیل می دهند.این روستا در دامنه رشته‌کوه‌ زاگرس واقع شده است. طول و عرض جغرافیایی بابامیدان در موقعیت 51.42 طول شرقی و 30.29 عرض شمالی می‌باشد. ارتفاع این منطقه از سطح دریا، حدود متر بوده و دارای آب و هوای نیمه خشک با تابستان گرم و خشک و زمستان معتدل و مرطوب می‌باشد.
بابامیدان علیا یک روستا در ایران است که در دهستان رستم یک واقع شده‌است. بابامیدان علیا ۶۱۴ نفر جمعیت دارد.
نارنجون یا نارنجستان، روستایی در بابامیدان از توابع شهرستان رستم در استان فارس ایران است.
و در ۱کیلومتری روستای بابامیدان قرار دارد