باباافضل

معنی کلمه باباافضل در لغت نامه دهخدا

باباافضل. [ اَ ض َ ] ( اِخ ) مرحوم ملک الشعراء بهار آرد: افضل الدین محمدبن حسین کاشانی معروف به باباافضل. وی از مردم مَرَق از توابع کاشانست. وفات او در سنه 707 هَ. ق. رخ داده و تربتش به مرق کاشان و زیارتگاه است. باباافضل از حکما وعلما و ادبای قرن هفتم هجریست و تألیفات بسیاری به زبان پارسی دارد مانند: المفید للمستفید. خردنامه. ره انجام نامه. ترجمه رساله نفس ارسطو. جاودان نامه. انشأنامه. مدارج الکمال. ساز و پیرایه شاهان پرمایه. رساله عرض.رساله ای در منطق. رساله تفاحه. و رباعیات پرمغز و لطیف وی که به چاپ رسیده است. گویند وی خواهرزاده خواجه نصیرالدین طوسی است و نسبت به او معتقد بوده است و این قطعه را در اثبات فضل افضل الدین گفته است :
گر عرض دهد سپهر اعلی
فضل فضلا و فضل افضل
از هر ملکی بجای تسبیح
آواز آید که افضل افضل.
شیوه نثر باباافضل بسیار پخته و به اسلوب متقدمان نزدیک است و دررسالات خود میکوشیده است لغات پارسی را بجای اصطلاحات تازی بگذارد معهذا بقدری خوب و بموقع لغات فارسی رابکار میبرد که لطمه ای باصل ترجمه نمیزند و کسانی که اصل کتب مترجم او را با ترجمه های او برابر کنند میتوانند باین معنی بهتر پی ببرند از آن جمله کسی که کتاب نفس ارسطو را بزبان فرانسه دیده بود بعد از نشر ترجمه باباافضل اقرار آورد که ذره ای با آنچه بزبان فرانسه که بلاتین نزدیکتر است دیده بود، فرق نداشته است و حتی ازین رو جمعی معتقدند که شاید این مرد این رساله را از زبان لاتین بپارسی ترجمه کرده باشد؟ در کوتاهی جمله و تجزیه کردن مطالب و تقسیم آن به جمله های کوچک کوچک که از مختصات نثر قدیم بوده است افضل الدین را هنری خاص است از این رو اگر تألیفات او را درست بخوانند و از روی خبرت و بصیرت با اصول سجاوندی ( یعنی نقطه گذاری امروز ) چاپ کنند فهم آن بر هر باسوادی که اندک مایه باصطلاحات علمی آشنا باشد، بسیار آسان خواهد بود. بخلاف بسیاری از کتب علمی دیگر که بسبب آوردن جمله های دور و دراز عدم قدرت و بصیرت در ترکیب کلمات فارسی و جمله بندی از اصل عربی دشخوارتر است و نیز مانند متقدمان از تکرار یک کلمه عندالضروره در جمله های پیاپی خودداری نکرده است و بوسیله ضمیر یا آوردن کلمتی مشابه یا بکنایه از آن سخن نرانده بل خود آن کلمه را هربار تکرار کرده است و این شیوه خاص نثر باستان و نثر پهلوی و دری قدیم است. دیگر لفظ «پس » و«اما» را برای تجزیه کردن جمله ها و آغاز کردن بجمله تعلیلیه زیاد آورده است و این هم قدیمی است. دیگر جوهر و اصل فصاحت است که ربطی به قدیم و جدید ندارد و فصاحت باباافضل مشهور میباشد. ( سبک شناسی بهار ج 3 صص 163 - 165 ). رجوع به شرح احوال افضل کاشانی به قلم سعید نفیسی چ طهران و غزالی نامه مصحح جلال همائی چ طهران سال 1318 هَ. ش.ص 103 و آتشکده آذر ص 240 و مصنفات باباافضل به اهتمام مجتبی مینوی و یحیی مهدوی ج 1 شود که شامل رسایل ذیل است : 1 - مدارج الکمال. 2 - ره انجام نامه. 3 - ساز و پیرایه شاهان پرمایه. 4 - رساله تفاحه. 5 - عرض نامه. 6 - جاودان نامه. 7 - ینبوع الحیات.

جملاتی از کاربرد کلمه باباافضل

انسان كارى مهم تر از خودسازى ندارد و ساختن هر چيز را مايه به حسب آن چيز لازماست ، مثلا ديوار را سنگ و گل بايد و انسان را علم وعمل . انسان تا به لقاء الله نرسيده است بهكمال مطلوبش نايل نشده است و لقاءالله به معنى اتصاف انسان به اوصاف الهى وتخلق او به اخلاقى ربوبى است . باباافضل را كلامى كامل را در اين باب است . كه عالم درختى است كه بار و ثمره اومردم است و مردم درختى است كه بار و ثمره وى خرد است و خرد درختى است كه ثمره اولقاى خداى تعالى است . (179)
دهستان باباافضل نام دهستانی در بخش برزک شهرستان کاشان، استان اصفهان در ایران است. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۹۰۴ نفر (۵۹۶ خانوار) بوده‌است.
174 ثمره خرد انسان كارى مهم تر از خودسازى ندارد و ساختن هر چيز را مايه به حسب آن چيز لازماست ، مثلا ديوار را سنگ و گل بايد و انسان را علم وعمل . انسان تا به لقاء الله نرسيده است بهكمال مطلوبش نايل نشده است و لقاءالله به معنى اتصاف انسان به اوصاف الهى وتخلق او به اخلاقى ربوبى است . باباافضل را كلامى كامل را در اين باب است . كه عالم درختى است كه بار و ثمره اومردم است و مردم درختى است كه بار و ثمره وى خرد است و خرد درختى است كه ثمره اولقاى خداى تعالى است . (179)
خانه مرحوم حاج شیخ جعفر نراقی مربوط به دوره قاجار است و در کاشان، محله پنجه شاه، خیابان باباافضل، دربند نراقی واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۰۸۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.