معنی کلمه باب کردن در لغت نامه دهخدا باب کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مرسوم کردن. مد کردن. روائی دادن.رایج کردن. متداول کردن. تبویب. رجوع به باب شود.
جملاتی از کاربرد کلمه باب کردن رخنه ای از هر بن مو هست در ملک بدن حفظ این منزل ز چندین باب کردن مشکل است