ایلال
معنی کلمه ایلال در لغت نامه دهخدا

ایلال

معنی کلمه ایلال در لغت نامه دهخدا

ایلال. ( اِخ ) قلعه ایست از قلاع ولایت لاریجان که ترکان خاتون در آن متحصن گردید. ( از تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص 47 ) : ترکان را با حرمها به قلاع لارجان و ایلال فرستاد. ( تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 199 ).
ایلال. ( اِخ ) دهی است از دهات هزارجریب بخش دودانگه. ( ترجمه سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 164 ).

معنی کلمه ایلال در دانشنامه عمومی

ایلال، روستایی است کوهستانی در ۹۰ کیلومتری جنوب ساری در نزدیکی محدودهٔ استان سمنان. این روستا از توابع دهستان چهاردانگه ی ( که پیشتر نرم آب دوسر نامیده می شده است ) بخش چهاردانگه ی شهرستان ساری در استان مازندران ایران است.
ایلال و آبادی های پیرامون ( که جزء دهستان نرم آب دوسر بوده اند ) تا چند سال پس از انقلاب از روستاهای دودانگه شمرده می شده اند اما بر پایهٔ تقسیمات انجام شده، دو دهستان از دهستان های بخش دودانگه یعنی نرم آب دوسر و پشت کوه از این بخش جدا و به ترتیب به بخش چهاردانگه و شهرستان مهدی شهر استان سمنان پیوست شدند.
این روستا در دهستان چهاردانگه قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۳۱۷نفر ( ۸۹خانوار ) بوده است.
معنی کلمه ایلال در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه ایلال

جملاتی از کاربرد کلمه ایلال

در تقسیمات امروزی کشور ایران مکانی به نام ایلال نه در سوادکوه و نه در لاریجان وجود ندارد. ولی در دودانگهٔ هزارجریب روستایی به نام ایلالهست که در برابر و پیوست کوه‌اش، چکادی به نام شاهدژ وجود دارد. اسماعیل مهجوری نویسندهٔ تاریخ مازندران پس از یادآوری ریزگان شاهدژ و قلعه‌اش گمان دیگری را نیز پیش می‌کشد: «با این توضیح دور نیست که زنان حرمسرای محمد خوارزم شاه به این دژ آمده باشند که هم به کوه قارن و دهستان و هم به آبسکون و تمیشه نزدیک است و هم به شاهراه قدیم عراق و خراسان اتصال دارد».
دژ ایلال یا قلعهٔ ایلال پناهگاهی بود در مازندران که در زمان یورش چنگیز خان مغول به ایران، زنان و کودکان حرم خوارزم به سرکردگی ترکان خاتون بدان پناه آوردند.