ایران شاه

معنی کلمه ایران شاه در لغت نامه دهخدا

ایران شاه. ( اِخ ) دهی است از دهستان خاوری بخش دلفان شهرستان خرم آباد، دارای 660 تن سکنه. آب آن از چشمه های خان و غول مرز و محصول آن غلات است. ساکنین از طایفه کرمعلی خاوه می باشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).، ایرانشاه. ( اِخ ) دهی است مرکز دهستان تیکلوه بخش دیواندره شهرستان سنندج ، دارای 450 تن سکنه ، آب آن از رودخانه و چشمه و محصول آن غلات ، توتون و حبوبات است و نام قدیم آن میرزا ایرانشاه بود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
ایرانشاه. ( اِخ ) نام آتشی که ایرانیان پس از مهاجرت از ایران به هند در سنجان ( گجرات ) برافروختند. طبق روایت این آتش از ایران برده شده. ( فرهنگ فارسی معین ).
ایرانشاه. ( اِخ ) ابن ابی الخیر از شاعران اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری ( اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم میلادی ) است که با سلطان محمدبن ملکشاه سلجوقی معاصر بود و گویا پس از سال 511 هَ. ق. نزیسته باشد. وی داستان بهمن بن اسفندیار را ببحر متقارب در حدود سال 500 هَ. ق. یا اندکی پس از آن بنظم درآورده. ( فرهنگ فارسی معین ).
ایرانشاه. ( اِخ ) ابن تورانشاه پنجمین پادشاه از سلسله سلاجقه کرمان. پسر تورانشاه بعد از پدر در سال 490 هَ. ق. به سلطنت نشست. اما بسبب اشتغال به مناهی و تمایل به الحاد و زندقه علما او را تکفیر نمودند و فتوی به قتلش دادند، و عوام بردسیر بر او شوریده یکی از خاصان او را که کابلیمان نام داشت و موجب تشویق او بکفر و الحاد بود بکشتند، و او خود از بردسیر به بم گریخت ، اما مردم بم به پیشواز او رفته ابتدا همراهانش و سپس خود او را هلاک کردند. مدت سلطنت او 5 سال بود و بعد از او پسرعمش ارسلانشاه بسلطنت نشست. ( از دائرةالمعارف فارسی ).
ایرانشاه. ( اِخ )محمدبن یزید که خود را از اعقاب ساسانیان میدانست. در اوایل قرن چهارم هجری سرزمین شروان را بتصرف درآورد و عنوان شروانشاه یافت و بدین ترتیب مؤسس سلسله ٔشروانشاهان گردید. ( فرهنگ فارسی معین ) :
بفرخی و شادی و شاهی ایرانشاه
به مهرگانی بنشست بامداد پگاه.فرخی.

معنی کلمه ایران شاه در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان خاوری بخش دلفان شهرستان خرم آباد .
محمد بن یزید که خود را از اعقاب ساسانیان می دانست . در اوایل قرن چهارم هجری سرزمین شروان را به تصرف در آورد و عنوان [ شروانشاه ] یافت و بدین ترتیب موس سلسله شروانشاهان گردید .
محمد ابن یزید که خود را از اعقاب ساسانیان میدانست در اوایل قرن چهارم هجری سرزمین شروان را بتصرف در آورد .

جملاتی از کاربرد کلمه ایران شاه

هنگامی که انقلاب ایران شاه را سرنگون کرد و جمهوری تئوکراتیک را جایگزین سلطنت کرد، الجزایر از سال ۱۹۸۱ تا جنگ داخلی، به عنوان نماینده منافع ایران در ایالات متحده فعالیت می‌کرد.
در ۱۵۰۱–۰۲ میلادی، بیشتر قلمروی ارمنستان شرقی به سرعت به دست شاه ایران شاه اسماعیل یکم از دودمان صفویان فتح شد. کوتاه مدتی پس از آن در ۱۵۰۲, ایروان مرکز «بیگلربیگی ایروان» از قلمروهای جدید اداری ایران شد که صفویان آن را ایجاد کردند. در سه قرن بعد، به استثنای وقفه‌های مختصر، در حاکمیت ایران باقی ماند. بر سر ایروان -که عثمانی‌ها آن را «روان» می‌خواندند- در ابتدا به دلیل موقعیت استراتژیکش غالباً جنگ درمی‌گرفت و بین قلمروی امپراتوری‌های رقیب صفوی و عثمانی دست به دست می‌شد، تا این که به‌طور دائم در کنترل دودمان صفویان قرار گرفت. در سال ۱۵۵۵, ایران مالکیت مشروع خود بر ایروان را از طریق پیمان آماسیه با عثمانی تحکیم کرده بود.
نام این صاحب که دستورست ایران شاه را از فضایل هست در ایران و توران داستان
تا در ایران خواجه باید خواجه ایران شاه باد حکم او چون آسمان بر اهل ایران شاه باد