ایباد

معنی کلمه ایباد در لغت نامه دهخدا

ایباد. ( ع مص ) جدا ساختن. مأخوذ از وبد است. ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ).

جملاتی از کاربرد کلمه ایباد

مکتوبم اگر میبری ایباد روان باش کاینک من و جان از پی مکتوب رسیدیم
الا ایباد روحانی ببر زینماه زندانی بنزد پیر کنعانی خبر از کید اخوانش
سردی مکن ایباد بهاری بگذار تا لاله و کل بشکفد از خاره و خار
مکن ایباد پریشان سر زلفش زنهار که بهر حلقه از اندام گرفتارانند