ای میر

معنی کلمه ای میر در لغت نامه دهخدا

ای میر. [ ] ( اِخ ) طایفه ای ازطوایف ترکمن ایران. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 102 ).

معنی کلمه ای میر در فرهنگ فارسی

طایفه از طوایف ترکمن ایران

جملاتی از کاربرد کلمه ای میر

امروز به اقبال تو، ای میر خراسان هم نعمت و هم روی نکو دارم و سیار
وگرنه من از کشته او به تیغ نمی کردم ای میر کشور دریغ
آهسته تر نمیروی ای میر کاروان ای بس ضعیف و خسته که اندر فقای تست
راست روی در زمان عدل تو ای میر بر همه تن واجب است گر سرطان است
چرا منکر شدی ای میر کوران نمی‌گویم که مجنون را مشوران
که ای میر این سر بگو زان کیست مر این پیر را یاری از بهر چیست
پس عزازیلش بگفت ای میر راد مکر خود اندر میان باید نهاد
آفرین ای میر خوبان حسن بی‌همتات را!
ور زانکه گروگانیم آخر ز چه عطشانیم ای میر شما بی تخت وی شاه شما بی تاج
مرا ای میر دانا دست گردون به گردن بسته اینک دست حیله