( آگن ) آگن. [ گ َ ] ( اِ ) آکندنی باشد، مثل آنچه در جامه و لحاف و بالش کنند از پنبه و پشم و غیره. || ( نف مرخم ) آکن. به معنی پرکننده که فاعل پر کردن باشد هم آمده است. ( برهان ). شاید مخفف آگند باشد. آگن. [ گ ِ] ( پسوند ) در کلمات مُرکبه ، مرادف آگین. گن. گین.
معنی کلمه اگن در فرهنگ فارسی
( آگن ) ۱- ( اسم ) حشو آکنه آکنش . ۲ - در کلمات مرکببمعنی آلود ( آلوده ) مرصع انباشته مانند و گونه دارا و صاحب اندود ( اندوده ) آید : زهر آگین گوهر آگین عقیق آگین طلسم آگین عشرت آگین زر آگین . در کلمات مرکبه مرادف آگین
جملاتی از کاربرد کلمه اگن
دریاچه هارون صابری و پوزک، درامتداد مرز افغانستان و ایران، زیستگاه وسیع و مهم برای بسیاری از پرندگانی است که همه ساله زمستان را در آنجا سپری میکنند. در حدود ۱۹۰ گونه پرنده در دریاچه هامون و مناطق اطراف آن دیده میشود و در سال ۱۳۵۶ شمسی، بیش از هفتصد هزار پرنده آب باز و مهاجر در این دریاچه وجود داشتهاست. پرندگانی مانند دراج، توغدری، بقره قره، جل، اگن، تیهو، عقاب، سنقر، کرکس و… در حوالی دریاچه فراوان است. همچنین پرندگان مهاجری که از آسیای میانه به طرف هندوستان مهاجرت میکنند، مدتی را در دریاچه بند امیر میگذرانند.