اکلیل الملک

معنی کلمه اکلیل الملک در لغت نامه دهخدا

اکلیل الملک. [ اِ لُل ْ م َ ل ِ ] ( ع اِ مرکب ) نام گیاهی که آنرا بسنگ و بسیه نیز گویند. ( شرفنامه منیری ). گیاهی است. لگومینوز و به زبان لاتینی ملیلوتوس و به فارسی ناخنک گویند. ( ناظم الاطباء ). رستنیی باشد که به فارسی گیاه قیصر خوانند و آن زرد به سفیدی مایل می باشد وچون بشکافند دانه آن زرد بود. ( برهان ) ( از هفت قلزم ) ( از تذکره صیدنه ابوریحان بیرونی ) ( از ذخیره خوارزمشاهی ). و رجوع به ناخنک و مترادفات دیگر شود.

معنی کلمه اکلیل الملک در فرهنگ عمید

گیاهی با برگ های بیضی شکل و گل های خوشه ای زرد که دم کردۀ آن در مداوای اسهال خونی، ورم معده، و نزلۀ برونش ها نافع است، شاه افسر، گیاه قیصر، بسدک، ناخنک، شبدر زرد، یونجۀ زرد.

معنی کلمه اکلیل الملک در فرهنگ فارسی

( اسم ) اکلیل ملک شاه افسر اسپرک
نام گیاهی که آنرا بسنگ و بسیه نیز گویند .

معنی کلمه اکلیل الملک در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:یونجه زرد

جملاتی از کاربرد کلمه اکلیل الملک

این گیاهان روی فشار خون بالا (ناراحتی‌های سیستم تنظیم‌کننده) تأثیر می‌گذارند. درمان این بیماری شامل رژیم غذایی و داروهای مناسب آن است. در مرحلهٔ آغاز بیماری فشار خون می‌توان از مسکن و پایین آورنده‌های فشار خون نظیر سنبل الطیب، یولاف، سیر، اکلیل الملک، سرخ ولیک و رازک استفاده کرد.
گر گیاهی را پزشکی خواند اکلیل الملک تاج شاهان را نباشد همسری با آن گیا