معنی کلمه اکلاب در لغت نامه دهخدا اکلاب. [ اِ ] ( ع مص ) خداوند ستور دیوانه شدن. ( ناظم الاطباء ). || هار شدن شتر قوی. ( از اقرب الموارد ).
جملاتی از کاربرد کلمه اکلاب «حاجب »به می ار کرده رم از بیم گرگ و سگ چه غم راعی چو شد خصم رمه خجلت دهد اکلاب را