اپیگلوت

اپیگلوت

معنی کلمه اپیگلوت در فرهنگ عمید

عضوی غضروفی در حلق که هنگام فروبردن غذا حنجره را می پوشاند و مانع ورود غذا به نای می شود.

معنی کلمه اپیگلوت در دانشنامه عمومی

اپی گلوت یا برچاکنای ( به انگلیسی: Epiglottis ) دریچه ای برگی شکل در گلو است که از ورود غذا و آب به نای و ریه ها جلوگیری می کند. این دریچه در طول تنفس باز می ماند و به هوا اجازه ورود به حنجره را می دهد. در حین بلع، برای جلوگیری از آسپیراسیون ریوی ( انسداد مجرای هوا ) در نتیجه ورود غذا، بسته می شود. اپی گلوت سبب به مایعات یا غذای بلعیده شده کمک می کند که در امتداد مری به سمت معده حرکت کنند.
اپی گلوت از غضروفِ پوشیده شده با یک غشای مخاطی ساخته شده است که به ورودی حنجره متصل است. این دریچه به سمت بالا و عقب در پشت زبان و امتداد استخوان هیوئید قرار دارد.
اپی گلوت ممکن است دچار التهاب شود و اپی گلوتیت را ایجاد کند. این عارضه بیشتر به دلیل باکتری هموفیلوس آنفلوآنزا ایجاد می شود و به کمک واکسن قابل پیشگیری است. اختلال عملکرد این دریچه ممکن است باعث استنشاق غذا ( آسپیراسیون ) و ذات الریه یا انسداد راه هوایی شود. اپی گلوت همچنین بخش مهمی برای لوله گذاری تراشه است.

معنی کلمه اپیگلوت در دانشنامه آزاد فارسی

اِپیگْلوت (epiglottis)
زبانۀ کوچکی واقع در پشت قاعدۀ زبان پستانداران۱. این اندام هنگام بلع انتهای نای۲ را مسدود می کند و از ورود غذا به نای و خفگی جلوگیری می کند. عمل اپیگلوت فرآیند انعکاسی۳ بسیار پیچیده ای است که دو مرحله دارد. در مرحله اوّل، لقمۀ جویده شدۀ غذا به کمک زبان به طرف بالا و عقب دهان هدایت می گردد. این عمل با قطع تنفس و بسته شدن راه های بینی به دهان همراه است. در مرحلۀ دوم، اپیگلوت روی حنجره۴ قرار می گیرد و غذا به طرف پایین، به درون مری۵، رانده می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه اپیگلوت

بلع به عمل فروبردن غذا از دهان به معده گفته می‌شود. عمل بلع با پیشرفت لقمهٔ جویده‌شده به داخل حلق دهانی خَلْفی توسط زبان آغاز می‌شود. نرم‌کام، عضلات حنجره، اپیگلوت و حلق و اسفنکتر فوقانی مری همه باید هماهنگ عمل کنند تا غذا بدون آسپیراسیون وارد مری شود. هنگام بلع با فشار زبان توده غذا به عقب دهان و داخل حلق رانده می شود با رسیدن غذا به حلق‌ ، بلع به شکل غیر ارادی انجام می شود
خنده از انقباض حنجره به وسیله اپیگلوت ایجاد می‌شود. مطالعه خنده و اثرات آن بر بدن را خنده‌شناسی می‌گویند.
هوا از راه بینی یا دهان تنفس شده و در حفره بینی یک لایه از غشای مخاطی بینی آلودگی‌ها و مواد مضر موجود در هوا را فیلتر و جذب می‌کند. در مرحله بعد هوا وارد حلق که خود یک چهارراه بین مری و حنجره است می‌شود. در ابتدای حنجره اپیگلوت وجود دارد که در هنگام ورود هوا از بالای حنجره به کنار رفته و اجازه ورود هوا به تراشه را می‌دهد و در هنگام غذا خوردن ورودی حنجره را می‌بندد و مانع وارد شدن غذا به راه هوایی می‌شود.
در تعریف زبان‌شناختی، حلقی‌شدگی یک تولید دومین از همخوان‌ها یا واکه‌ها است که در طی تولید صدا، حلق یا اپیگلوت (بَرچاکنای) تنگ می‌شود.