اپرویز

معنی کلمه اپرویز در لغت نامه دهخدا

اپرویز. [ اَ پ َرْ ] ( اِخ ) پرویز. اپرواز. ابرویز. برویز. || ( ص ) مظفر. منصور. گرامی. ( برهان ). || ( اِ ) نامی از نامهای مردان ایرانی.

معنی کلمه اپرویز در فرهنگ عمید

۱. پیروز، مظفر، فاتح.
۲. عزیز، گرامی.

معنی کلمه اپرویز در فرهنگ فارسی

پیروزگر فاتح

معنی کلمه اپرویز در فرهنگ اسم ها

اسم: اپرویز (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: aparviz) (فارسی: اپرویز) (انگلیسی: aparviz)
معنی: پرویز، از شخصیتهای شاهنامه، نام خسرو دوم پادشاه ساسانی

جملاتی از کاربرد کلمه اپرویز

در جریان فتح ایران توسط مسلمانان، یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی در اواسط دهه ۶۴۰ میلادی به سکستان گریخت و در آنجا فرماندار آن اپرویز سکستانی (که کم و بیش مستقل بود) به او کمک کرد. با این حال یزدگرد سوم با مطالبه پول مالیاتی که از پرداخت آن کوتاهی کرده بود، به سرعت به این حمایت پایان داد.