اویس قرنی

معنی کلمه اویس قرنی در لغت نامه دهخدا

اویس قرنی. [ اُ وَ س ِ ق َ رَ ] ( اِخ ) ابن عامربن جزٔبن مالک از طایفه بنی مراد یکی از پارسایان و از تابعیان است. اصل وی از یمن است. او زندگانی حضرت رسول را ادراک نکرد و به درک صحبت آن حضرت موفق نگردید و بر عمربن خطاب وارد شد و در جنگ صفین با حضرت علی بن ابیطالب بود و بیشتر برآنند که وی در همین واقعه کشته شد به سال 37هَ. ق. برابر 657 م. ( الاعلام زرکلی ). ابن بطوطه گوید قبر او را به دمشق زیارت کرده است. و باز او گوید:در کتاب المعلم فی شرح صحیح المسلم قرطبی خوانده ام که اویس با جماعتی از صحابه از مدینه بشام می رفت و در راه در بریه ای که در آنجا نه آب و نه آبادی بود وفات کرد. همراهان در کار او درماندند ناگاه حنوط و کفن و آب حاضر دیدند و در شگفتی شدند پس او را شسته و کفن پوشیده و بر او نماز کرده بخاک سپردند و سوار شدند. یکی از آنان گفت بازگردیم و نشانه ای برقبر او گذاریم چون بازگشتند از قبر اثری نیافتند و ابن جزی ملخص و منقح رحله ابن بطوطه گوید که : بعضی گویند او در جنگ صفین با امیرالمؤمنین علی علیه السلام بوده و بدانجا کشته شد و این اصح است. ( از یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه اویس قرنی در فرهنگ فارسی

ابن عامر بن جزئ بن مالک از طایفه بنی مراد یکی از پارسایان و از تابعیان است .

معنی کلمه اویس قرنی در دانشنامه آزاد فارسی

اُوِیسِ قَرَنی (قرن ۱ق)
از تابعین و از اصحاب امام علی (ع). زمان حیات پیامبر(ص) مسلمان بوده؛ اما به سبب پرستاری از مادر به دیدار پیامبر(ص) نایل نیامد. در کتب شیعه و سنّی روایات بسیار در زهد و پارسایی او نقل شده است و او را خیر التّابعین و از زُهّاد ثمانیه برشمرده اند. در جنگ صفّین به یاری امام علی (ع) پرداخت و به شهادت رسید.

معنی کلمه اویس قرنی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اُوِیْس ِ قَرَنی ، ابوعمرو (نیمه نخست سده ۱ق /۷م )، تابعی نام آور و از اصحاب امیرالمؤمنین علی (ع ) که نزد صوفیه به زهد و پارسایی شناخته می شود.
او از تیره قَرَن ، شاخه ای از قبیله یمانی بنی مراد بود. نام پدر او عامر و در برخی مآخذ انیس ، خلیص یا عمرو هم آمده است . اختلاف نظر در جزئیات زندگی اویس ، حتی در سده های نخستین هجری ، چنان بوده که برخی درباره شخصیت او با شک و تردید سخن گفته اند. با اینهمه ، گفته اند که او از امیرالمؤمنین علی (ع ) و عمر بن خطاب روایت کرده ، و کسانی از رجال سده ۱ق - که بیشتر کوفیند - از او استماع کرده اند.
محل سکنی
ظاهراً اویس در عهد پیامبر (ص )، در یمن می زیست ، ولی هرگز موفق به دیدار آن حضرت نشد.طبق روایاتی نه چندان موثق ، اویس همراه هیأتی از یمن یا کوفه به مدینه آمد.گفته اند که بر اثر نشانه هایی که پیامبر (ص ) از اویس گفته بود، عمر بن خطاب وی را شناخت . ظاهراً پس از این سفر، اویس کوفه را برای سکنی برگزید.
مرقد
درباره محل درگذشت اویس قرنی روایت بسیار است ، چنانکه گوری در ناحیه رقه در سوریه و نیز در جاهای دیگری همچون دمشق ، اسکندریه و دیار بکر به وی منسوب است . با اینهمه ، چنانکه بیشتر روایات نشان می دهند، وی در پیکار صفین ، در سپاه امیرالمؤمنین علی (ع ) حضور یافت و پیکر وی را در میان شهدای این واقعه یافتند.
دیدگاه شیعه
...
[ویکی شیعه] ابوعمرو اُوِیس بن عامر قَرَنی (شهادت ۳۷ق)، از تابعین و شهدای صفین.
اویس را بیشتر از هر چیز به زهد و پارسایی می شناسند. او در زمان پیامبر اکرم (ص) برای دیدار حضرت به مدینه آمد، اما موفق به دیدار او نشد. اویس با حضرت علی(ع) بیعت کرد و در جنگ صفّین در رکاب آن حضرت به شهادت رسید.
ابوعمرو اویس بن عامر بن جزء قرنی مرادی یمنی از تیره قَرَن، شاخه ای از قبیله یمانی بنی مراد بود. نام پدر او عامر و در برخی منابع انیس، خلیص یا عمرو هم آمده است.
[ویکی اهل البیت] اویس قرنی از تابعین پیامبر(ص) و از یاران باوفای امام علی(ع) است.
اویس بن عامر قَرَنی، از پارسایانِ نامدار صدرِ اسلام، مُلَقب به «سیّدُ التابعین» و از اصحاب و حواریون حضرت امام علی علیه السلام بود. وی در قَرَن، از نواحی یمن دیده به جهان گشود و زمانی که خبر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او رسید، ایمان آورد. اویس به دلیل پرستاری از مادر پیر و ناتوانش، موفق به زیارت ظاهری پیامبر اسلام نشد، ولی پیامبر او را «نَفَسُ الرحمان» نامید و فرمود: «من از سوی یمن، بوی خدا می شنوم». او سرانجام در جنگ صفین، به یاری حضرت علی علیه السلام شتافت و در نبردی سخت با سپاهیان معاویه، به درجه والای شهادت نایل آمد.
سفر اویس برای دیدار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
مادر اویس، پیرزنی ناتوان، بیمار و نابینا بود. اویس به حکم فطرت و همچنین فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله به نیکی و مهربانی با والدین، مراقب مادر بود. هنگامی که شوق دیدار پیامبر نور و رحمت، سرتاسر وجودش را فراگرفته بود، بر خویش واجب دانست با اجازه مادر، برای دیدار پیامبر به مدینه سفر کند. مادر که کسی جز اویس نداشت و نیازمند پرستاری بود، گفت: اگر پیامبر در مدینه نبود، توقف نکن و زود بازگرد.
اویس با شور و شوق دیدار پیامبر به مدینه سفر کرد. وقتی به مدینه رسید، باخبر شد که پیامبر به سفر رفته است. او که می دانست پیامبر راضی نیست برای دیدارش به مادری بی احترامی شود، آخرین نگاه را به خانه گلین پیامبر دوخت و با سختی از شهر پیامبر خارج شد. هنگامی که پیامبر به مدینه بازگشت، به او عرض کردند: شترچرانی از یمن به نام اویس به این جا آمد و به شما سلام رسانید و بازگشت. پیامبر فرمود: «آری، این نور اویس است که در خانه ما هدیه گذاشته و خود رفته است».

جملاتی از کاربرد کلمه اویس قرنی

ستاره سهیل ۳۰ سال زندگی اویس قرنی از شخصیت‌های تاریخ صدر اسلام را روایت می‌کند، کسی که عشقی به محمد داشت، محبوبی که هرگز به دیدارش نایل نشد به حدی او عاشق پیامبر بود که عشق سلمه دخترک بادیه‌نشین یمنی به خود را نیز نمی‌دید 

پنج معلم به نامهای: شیخ اویس قرنی معلم کلاس اول و پیش دبستانی، سید محمد آل عبایی کلاس دوم و معلم خط، شیخ احمد مدنی کلاس سوم، شیخ شافعی شیخ‌زاده کلاس چهارم، سید عبدالرحمن آل عبایی کلاس پنجم، و مولوی علاوه بر مدیر، معلم کلاس ششم نیز بود. و فراش مدرسه شیخ عبدالرحمن که بعد معروف به شیخ عبدالرحمن فراش شد.
در مرداد ماه ۱۳۹۲، که هم‌زمان با شب‌های قدر ۱۴۳۴ هجری قمری بود، داعش با حملهٔ خمپاره‌ای و موشکی به حرم منسوب به اویس قرنی و عمار یاسر، بخش‌هایی از این بنا را ویران کرد که منجر به اعتراض گسترده در ایران، واکنش رهبران مذهبی و همچنین تعطیلی حوزه‌های علمیهٔ شیعه شد.
الهی شراب شوق در جان منصور حلاّج افزون شد، آن شراب در آن نگنجید سر بیرون شد، ابلیس جرعهٔ نیافت جاوید ملعون شد، بجرعهٔ از آن شراب اویس قرنی میمون شد.
خوش آنکه چو نور علیش دیده بود جا مست می اسرار اویس قرنی را
اویسیه گروهی هستند که به شیوه اویس قرنی، طریقت را سپری می‌کنند و معتقدند بدون پیر و مرشد حاضر و با پیروی از روش‌های پیران درگذشته می‌توان طی طریق کرد.
مست دیدی که شکوفه ش همه در است و عقیق باده‌ای کو چو اویس قرنی دارد بو
«تَخَلَّقوا بِأخْلاق اللّهِ تعالی» در این خلوت خانه حاصل آید. دریغا اویس قرنی را بین که «فَأوحی الی عَبْدِهِ ما أوحی» چه خبر می‬دهد و چه می‬گوید که «اذا تَمَّت العُبودِیَّةُ لِلْعَبْد یکونُ عَیْشُه کَعَیْشِ اللّه تعالی» گفت: چون بندگی تمام شود، عیش بنده همچون عیش معبود شود. دریغا هرچه او را باشد که خداوند است، از نصیب «تَخَلَقوا» بنده را نیز باشد از صفات او چون سمع و بصر و قدرت و ارادت و حیوة و بقا و کلام؛ از آن اوقدیم، از جهت بنده باقی و دایم باشد.
و از عمربن خطاب و علی بن ابی طالب رضوان اللّه علیهما و از هَرِم بن حیان رضی اللّه عنه روایت آرند که ایشان مر اویس قرنی را بدیدند با جامه‌های پشمین با رقعه‌ها بر آن گذاشته.
در حلقهٔ اقران خود از فطرت شایان یک‌مرده و صافی چو اویس قرنی تو
در روز چهارشنبه، ۶ فروردین ۱۳۹۳/ مارس ۲۰۱۴ گروه داعش، مقبره منسوب به اویس قرنی و عمار یاسر در الرقه سوریه را منفجر کرد. در این تخریب، گلدسته‌های حرم و بخش‌هایی از بنا تخریب شد. داعش در پی این اقدام اعلام کرد که این عملیات، مقدمه‌ای برای تخریب کامل این حرم خواهد بود.
از آن جا بگذشتیم، به جایی رسیدیم که آنجا مسجدی بود، می‌گفتند که اویس قرنی قدس الله روحه ساخته است، و در آن حدود مردم را دیدم که در کوه می‌گردیدند و چوبی چون درخت سرو می‌بریدند.
در ارتفاعات شمالی شهر قزوین بقعه به نام سلطان ویس وجود دارد که حمدالله مستوفی آن را به اویس قرنی نسبت داده‌است.
تا قالب افسرده و وجود نیم مرده ام از ساحت شهود سرکاری دور، پیشگاه محفل خداوندی مهجور افتاد، معاینه ماهی محروم از فراتم و مرده بی نصیب از دولت حیات. این حکایت در سلسله طریقت عارفان معروف است که چون هادی سبل، جناب ختم رسل، نور حدیقه بینش، و علت غائی آفرینش، شفیع سفید و سیاه، حبیب حضرت الله، سید ابرار، احمد مختار، جناب اقدس باری عزوجل را حبیب و اویس قرنی را نیز به مقتضای سعادت فطرت از مهر آن حضرت نصیب بود. غیرت عشق ازلی اساس افکند که مادر اویس را فرط مهری که با فرزند پدید آمده بود، چندان رخصت نمی داد که آن جرعه گمار خمخانه صفا، و شیر مست پیمانه والا در محفل منیر مشاکل حضرت جامی و از دولت تقبیل بزم شهود بزم آرای بساط قاب قوسین اوادنی کامی گیرد.