اونگان

اونگان

معنی کلمه اونگان در لغت نامه دهخدا

( آونگان ) آونگان. [ وَ ] ( ص مرکب ) در تداول عوام ، آونگ. دروا. معلق. آویخته. و فصیح آن آویزان باشد. بیت ذیل را در فرهنگها برای کلمه مثال می آورند :
رفته با بازوش از تندی مرکب آستین
گشته آونگانش از پهلوی استر پوستین.جلال الدین خوافی.- آونگان شدن ؛ آویزان شدن.
- آونگان کردن ؛ آویختن.
اونگان. [ اُ ] ( اِ ) باصطلاح دواسازی هر ماده دسم و سفت و غلیظی که بروی جزء معلول تمریخ کنند مانند اونگان خاکستری. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه اونگان در فرهنگ معین

( آونگان ) (وَ ) (ص فا. ) آویخته ، معلق ، آونگ .

معنی کلمه اونگان در فرهنگ فارسی

( آونگان ) ( صفت ) آویخته معلق آونگ .
باصطلاح دوا سازی هر ماده دسم و سفت و غلیطی که بر روی جزئ معلول تمریخ کنند مانند اونگان خاکستری .

معنی کلمه اونگان در دانشنامه عمومی

آونگان (قروه). آونگان روستایی از توابع دهستان یالغوزآغاج در بخش سریش آباد در شهرستان قروه استان کردستان ایران است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، این روستا ۲۱۸ خانوار و نفر ۸۹۰ جمعیت داشته است.

جملاتی از کاربرد کلمه اونگان

زبان‌های اونگان، آنگان، آندامانی جنوبی یا جاراوا-اونگه، خانواده‌ای متشکل از دو زبان آندامانی اونگه و جاراوا است در جنوب جزایر آندامان سخن گفته می‌شوند.
آبی (۲۰۰۹) واژگان زیر را برای زبان‌های اونگه، جاراوا و آکا-جرو ذکر کرده‌است که نشان می‌دهد که اونگان و آندامانی بزرگ خانواده‌های زبانی متمایزی با شباهت‌های لغوی اندکی هستند.
زبان‌های آندامانی دو خانواده زبانی مستقل آندامانی بزرگ و اونگان هستند که توسط بومیان جزایر آندامان سخن گفته می‌شوند. زبان سنتینلی زبان مردمی منزوی است که با بیرون تماسی ندارند و بنابراین در حال حاضر دسته‌بندی‌نشده است.