اولی الامر
معنی کلمه اولی الامر در دانشنامه اسلامی
«اولی الامر» واژه ای مرکب از دو کلمه «اولی» (به معنی دارای، صاحب،...) و کلمه «امر» (به معنی فرمان، دستور...) و در مجموع به معنی فرمانداران، کارداران می باشد. این تعبیر از آیه کریمه: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ...» ای مؤمنان! خدا و رسول و کارداران خود را اطاعت کنید... (سوره نساء:59) برگرفته شده است.
مفسران اهل سنت را در معنی «اولی الامر» دو قول است:
و اما از نظر شیعه به نقل معتبر از امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام مراد از «اولی الامر» در این آیه، ائمه معصومین از خاندان محمد صلی الله علیه و آله می باشند که خداوند اطاعت آنها را به طور مطلق (در همه امور) بر مردم واجب نموده چنان که طاعت خود و طاعت رسولش را بدین منوال فرض و واجب نموده است.
خداوند طاعت کسی را بر مردم واجب می کند که عصمت و مأمونیت او از خطا محرز و مسلم باشد و چنین امری در مورد امرا و دانشمندان غیر معصوم صورت نبندد؛ حاشا که خداوند مردم را به اطاعت از کسی امر کند که او را عصیان می نماید و یا کسانی (علمائی) که قولا و عملا با یکدیگر اختلاف دارند، چه این که اطاعت از گروهی که خود آنها در احکام اختلاف دارند محال می باشد...
این که خداوند طاعت اولوالامر را به اطاعت خود و پیغمبرش قرین ساخته، خود دلیل بر این است که «اولواالامر» افرادی عادی نخواهند بود بلکه باید کسانی باشند که از سایر مردم برتری داشته باشند و این خصوصیت منحصر است در ائمه اهل بیت علیهم السلام که از نظر شیعه دارای مقام عصمت بوده و به اجماع امت متصف به عدالت و افضیلت می باشند.
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از فرهنگ معارف و معاریف است
«اولی الامر» واژه ای مرکب از دو کلمه «اولی» (به معنی دارای، صاحب،...) و کلمه «امر» (به معنی فرمان، دستور...) و در مجموع به معنی فرمانداران، کارداران می باشد. این تعبیر از آیه کریمه: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ...» ای مؤمنان! خدا و رسول و کارداران خود را اطاعت کنید... (سوره نساء:59) برگرفته شده است.
مفسران اهل سنت را در معنی «اولی الامر» دو قول است:
و اما از نظر شیعه به نقل معتبر از امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام مراد از «اولی الامر» در این آیه، ائمه معصومین از خاندان محمد صلی الله علیه و آله می باشند که خداوند اطاعت آنها را به طور مطلق (در همه امور) بر مردم واجب نموده چنان که طاعت خود و طاعت رسولش را بدین منوال فرض و واجب نموده است.
خداوند طاعت کسی را بر مردم واجب می کند که عصمت و مأمونیت او از خطا محرز و مسلم باشد و چنین امری در مورد امرا و دانشمندان غیر معصوم صورت نبندد؛ حاشا که خداوند مردم را به اطاعت از کسی امر کند که او را عصیان می نماید و یا کسانی (علمائی) که قولا و عملا با یکدیگر اختلاف دارند، چه این که اطاعت از گروهی که خود آنها در احکام اختلاف دارند محال می باشد...
این که خداوند طاعت اولوالامر را به اطاعت خود و پیغمبرش قرین ساخته، خود دلیل بر این است که «اولواالامر» افرادی عادی نخواهند بود بلکه باید کسانی باشند که از سایر مردم برتری داشته باشند و این خصوصیت منحصر است در ائمه اهل بیت علیهم السلام که از نظر شیعه دارای مقام عصمت بوده و به اجماع امت متصف به عدالت و افضیلت می باشند.
جابر بن عبدالله انصاری گوید: از پیغمبر صلی الله علیه و آله معنی «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ» را پرسیدم و گفتم: ما خدا و رسول را شناختیم ولی مراد از «اولی الامر» (فرمانروایان) کیست؟ فرمود: ای جابر آنان جانشینان من و پیشوایان مسلمانان پس از من می باشند که اول آنها علی بن ابیطالب علیه السلام و پس از او حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی که از او در تورات به «باقر» یاد شده و دیگر صادق جعفر بن محمد و سپس موسی بن جعفر و پس از او علی بن موسی و پس از او محمد بن علی و پس از او علی بن محمد و پس از او حسن بن علی و پس از او هم نام و هم کنیه من حجت خدا بر روی زمین و باقی مانده خلفای خدا در میان بندگانش، فرزند حسن بن علی که خداوند بدست او شرق و غرب عالم را بگشاید، وی از شیعیانش غایب شود چنان غیبتی که بجز مؤمنینی که خداوند دل آنان را به ایمان آزموده باشد کسی به امامت او ایمان نداشته باشد.
عمران حلبی گوید: امام صادق علیه السلام (خطاب به شیعه) می فرمود: شما این امر (پیروی از اهل بیت) را از اصل و ریشه گرفته اید، از گفتار خدا که می فرماید: «اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم» و از گفتار پیغمبر صلی الله علیه و آله که فرمود: «ما ان تمسکتم بهما لن تضلّوا ابداً» (اگر به آن دو (قرآن و اهل بیتم) بپیوندید گمراه نخواهید شد)، نه از گفتار فلان و فلان.
جملاتی از کاربرد کلمه اولی الامر
اهل ذکرند و اهلبیت صفا هم اولی الامر و هم ذوی القربا
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدند، أَطِیعُوا اللَّهَ فرمان برید خدای را، وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ و فرمان برید رسول را، وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ و فرمان برید اولی الامر را از شما، فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ اگر در چیزی از دین مختلف شوید، فَرُدُّوهُ باز برید آن چیز که در آن اختلاف بود، إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ با خدا و با رسول، إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ اگر گرویدهاید بخدای و بروز رستاخیز، ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا (۵۹) آن بهشت شما را، و سرانجام آن نیکوتر.
از طرفی علمای شیعه برای رد مشروعیت این انتخاب علاوه بر تعارض این عمل با دستورهای خود پیامبر مبنی بر ولایت علی بن ابی طالب و خلافت او پس از پیامبر، دلایل دیگری را نیز اقامه کردهاند. منظور از دستورات و انتصاب خود پیامبر اشاره به ماجرای غدیر، آیههای ولایت، تبلیغ، اولی الامر، اکمال و … همچنین حدیثهای خلافت، منزلت، ثقلین و … میباشد (۵) و از آنجایی که دستور پیامبر و نصب از جانب خداوند بر همه چیز مقدم است، این عمل خلیفه دوم فاقد مشروعیت خواهد بود.