اولوس

معنی کلمه اولوس در لغت نامه دهخدا

اولوس. [ اُ ل ُ ] ( مغولی ، اِ ) قبیله و طایفه و جماعت. ( آنندراج ). خاندان. دوده. ایل. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به تاریخ غازان شود.

معنی کلمه اولوس در فرهنگ فارسی

(صفت ) سفید (اسب ) : ( چنین گویند که از چار پایان هیچ صورت نیکوتر از اسب نیست چه وی شاه هم. چهار پایان چرنده است ... و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسبیست الوس نام ... ) (نوروزنامه ۲ - ۵۱ ) .

جملاتی از کاربرد کلمه اولوس

حسن بزرگ مدتی دوباره به ولایت طغا تیمور پی برد و به نام او سکه ضرب کرد. پس از اینکه در سال ۱۳۴۴ طغا را به رسمیت نشناخت، همچنان خود را مستقل اعلام نکرد و با عنوان اولوس بیگ به عنوان یک فرماندار صرف حکومت کرد و به سادگی تاج و تخت ایلخان را خالی گذاشت. با این وجود، این آغاز حکومت عملا مستقل جلایری است.
جنگ کرِت (۲۰۵ تا ۲۰۰ قبل از میلاد) سلسله نبردهایی بود که در آن از یک سو فیلیپ پنجم مقدونیه ، اتحادیه ایتولیان، بسیاری از شهرهای کرت (که اولوس و هیراپیتن مهمترین آنها بودند) و دزدان دریایی اسپارتی و از سوی دیگر نیروهای رودِس به کمک آتالوس اول پرگاموم, بیزانس, سیزیک, آتن و کنوسوس با یکدیگر جنگیدند.
به نظر می رسید که حسن بزرگ قصد بازگرداندن وحدت به ایلخانان را دارد. گواه این امر این است که وی در تمام عمر خود از لقب اولوس بیگ استفاده کرد و به جای اینکه به نام خود حکومت کند چندین مرد را به عنوان ایلخان تربیت کرد. علاوه بر این، او تلاش کرد تا ایران را متحد کند. او برای مثال، محمد اولی مولایی را به عنوان استاندار خراسان فرستاده بود. دومی بعداً توسط ارغون شاه فرمانده نظامی طغا تیمور اعدام شد. او در تلاش برای حفظ ایلخانان، در نهایت با شکست مواجه شد و با جلوگیری از نفوذ بیشتر نیروهای دیگر مانند چوبانیان، به نوعی به تجزیه آن سرعت بخشید. با این حال، او دولت قدرتمندی را تأسیس کرد که بیش از نیم قرن بر عراق و بخش‌هایی از ایران حکومت کرد، دولتی که در زمان جانشین او شیخ آویس حتی قدرتمندتر شد.
بنابر گفتهٔ تاریخ‌نویسان، تا سال ۹۲۹ ه‍.ق فرزندان جوچی در دشت مزبور حکمرانی کرده و دشت قبچاق را به دو قسمت تقسیم کردند که دشت قبچاق شرقی یعنی ناحیهٔ بین درهٔ سفلای سیردریا و کوه‌های اولوق داغ (کوه بزرگ) و کوچک داغ (کوه کوچک) که محدود بود از مغرب به مساکن قبایل گوگ (کبود) اردو، مطیع باتو از شمال به مساکن ازبکان مطیع شیبان از مشرق به خانات اولوس جغتای، از جنوب به ریگزار قزل قوم و کوه‌های الکساروسکی. و دشت قبچاق غربی، یعنی ناحیه‌ای که رودهای دن و رود ولگا آن را مشروب می‌سازد و محدود بود از مشرق به کوه‌های اورال از مغرب به رود دنیپر از شمال به دریای خزر و از جنوب به دریای سیاه. قومی از قبچاقی‌ها ترکان قنقلی بودند و ترکان خاتون (مادر محمد خوارزمشاه) از ترکان قنقلی بوده‌است.
مقدونی‌ها به تازگی جنگ اول مقدونی را به پایان رسانده بودند و فیلیپ، که شانس خود را برای شکست رودس مهیا می‌دید، با دزدان دریایی اتولی و اسپارتی که در آن هنگام به کشتی‌های رودسی هجوم می‌بردند، اتحاد تشکیل داد. فیلیپ همچنین با چندین شهر مهم جزیره کرت، مانند هیراپیتن و اولوس، متحد شد. با توجه به اینکه ناوگان و اقتصاد رودسی‌ها از غارت دزدان دریایی رنج می برد، فیلیپ معتقد بود که شانس او برای درهم شکستن رودس بالاست. او برای نیل به هدفش، با پادشاه امپراتوری سلوکی ، آنتیوخوس بزرگ ، علیه بطلمیوس پنجم مصر (امپراتوری سلوکی و مصر دو ایالت دیگر دیادوخی بودند) اتحاد تشکیل داد. سپس فیلیپ شروع به حمله به سرزمین های بطلمیوس و متحدان رودسی او در تراکیا و اطراف پروپونتیس کرد.
مادر جغتای بورته دختر نویان از قوم مغولی قنقرات بود. جغتای بر اولوس‌های غربی امپراتوری چنگیزخان حکمرانی داشت. او یکی از جنگاورترین فرزندان و سپاهیان چنگیزخان بود و در فتح سرزمین‌های چین و ماچین و شهرهای نواحی خراسان از قبیل اترار، بناکت، خوارزم، گرگانج به همراه پدر و برادرانش حضوری فعال داشت.
این جزیره به دلیل موقعیت خود از همان سال‌های ابتدایی خود به منظور حفاظت از ورودی بندر اولوس مستحکم بود.