[ویکی فقه] اولوا الامر امامان دوازده گانه است. اولوا الامر از دو کلمه «اولوا» و «الامر» ترکیب یافته است. «اولوا» به معنای صاحبان و مالکان، جمعی است که از لفظ خود مفردی ندارد. بعضی گفته اند: اسم جمع و مفرد آن «ذو» است. اولوا همواره به شکل اضافه به امر محسوس یا معقول به کار می رود؛ مانند: اولوا الارحام، اولوا القربی، اولوا العلم، اولوا الفضل، اولوا الامر و الامر به معنای فرمان، شأن (کار) و شیئ است. شاید بتوان گفت از میان این معانی معنای اصلی و جامع امر، شیئ است که با توجه به سیر تطور و تحول لغت به معنای شیئ خاص (کار) و منشأ تحقق کار (فرمان) نیز دانسته شده است. با توجه به معنای لغوی الامر می توان برای اولوا الامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان دستور، صاحبان کار و صاحبان شیئ. در روایات شیعه براساس تفاسیر و روایات شیعه، «شیئ» در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیئ معهود و شناخته شده یعنی مقام ولایت، خلافت و حکومت است، زیرا بنابر معنای مذکور «ال» در الامر برای عهد است، بنابراین اولوا الامر کسانی اند که شئون دین و دنیای مردم به دست آنان است و آنان باید صاحبان کار حکومت و کارگزاران آن باشند، چنان که ایشان صاحبان دستور بوده و اطاعتشان بر مردم لازم است. در تفاسیر سنی مفسران اهل سنت اولوا الامر را به امیران و زمامداران جامعه، صاحب منصبان حکومتی (اهل حلّ و عقد)، فرماندهان، خلفا و جانشینان چهارگانه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، آگاهان و صاحبان بصیرت از صحابه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و دانشمندان دینی تفسیر و تطبیق کرده اند. اولواالامر در قرآن ...
جملاتی از کاربرد کلمه اولوا الامر
در منابع اسلامى نيز احاديثى وارد شده كه تفسير اولوا الامر را به امامان اهلبيت تاييدميكند از جمله :
تفسير چهارم ( منحصر ساختن به خلفاى چهارگانه نخستين ) مفهومش اين است كه امروزمصداقى براى اولوا الامر در ميان مسلمانان وجود نداشته باشد، به علاوه هيچگونه دليلىبراى اين تخصيص در دست نيست .
ثالثا - يكى از شرائطى كه طرفداران اين تفسير ذكر كرده بودند اين بود كه حكمآنها بر خلاف كتاب و سنت نباشد، بايد ديد تشخيص اين موضوع كه حكم مخالف سنتاست يا نيست با چه اشخاصى است ، حتما با مجتهدان و علماى آگاه از كتاب و سنت است ، ونتيجه اين سخن آن خواهد بود كه اطاعت از اولوا الامر بدون اجازه مجتهدان و علماء جايزنباشد، بلكه اطاعت آنها بالاتر از اطاعت اولوا الامر باشد و اين با ظاهر آيه شريفهسازگار نيست .
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ اولوا الامر بر زبان علم سلطانان دنیااند، و بر زبان معرفت سلطانان دین، و سلطانان دین پیران طریقتاند که در هر عصری از ایشان یکی باشد، و او را «غوث» گویند.
7 - همه مفسران شيعه در اين زمينه اتفاق نظر دارند كه منظور از اولوا الامر، امامان معصومميباشند كه رهبرى مادى و معنوى جامعه اسلامى ، در تمام شئون زندگى از طرف خداوند وپيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به آنها سپرده شده است ، و غير آنها راشامل نمى شود، و البته كسانى كه از طرف آنها به مقامى منصوب شوند و پستى را درجامعه اسلامى به عهده بگيرند، با شروط معينى اطاعت آنها لازم است نه به خاطر اينكهاولواالامرند، بلكه به خاطر اينكه نمايندگان اولواالامر مى باشند.
2 - بعضى ديگر از مفسران مانند نويسنده تفسير المنار و تفسير فىظلال القرآن و بعضى ديگر معتقدند كه منظور از اولوا الامر نمايندگان عموم طبقات ، حكامو زمامداران و علما و صاحب منصبان در تمام شئون زندگى مردم هستند، اما نه بطور مطلق وبدون قيد و شرط بلكه اطاعت آنها مشروط به اين است كه بر خلاف احكام و مقررات اسلامنبوده باشد.
3 - اگر منظور از اولوا الامر امامان و رهبران معصوم است ، پس چرا درذيل آيه كه مسئله تنازع و اختلاف مسلمانان را بيان ميكند ميگويد: (فان تنازعتم فى شىء فردوه الى الله و الرسول ان كنتم تومنون بالله و اليوم الاخر ذلك خير و احسنتاويلا: اگر در چيزى اختلاف كرديد آن را به خدا و پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) ارجاع دهيد اگر ايمان به پروردگار و روز بازپسين داريد، اين براى شما بهتر وپايان و عاقبتش نيكوتر است -
درست است كه آنها علما و دانشمندان را نيز جزء اولوا الامر گرفتهاند، ولى در حقيقت مطابقاين تفسير علما و مجتهدان به عنوان ناظر و مرجع عاليتر از ساير نمايندگان طبقاتشناخته شده اند نه مرجعى در رديف آنها، زيرا علما و دانشمندان بايد بر كار ديگران ازنظر موافقت با كتاب و سنت نظارت داشته باشند و به اين ترتيب مرجع عالى آنها خواهندبود و اين با تفسير فوق سازگار نيست .
پاسخ اين سؤ ال از گفته بالا نيز روشن ميشود، زيرا آيه منحصر به زمان معينى نيست ووظيفه مسلمانان را در تمام اعصار و قرون روشن ميسازد، و به عبارت ديگر ميتوانيم چنينبگوئيم كه اولوا الامر در زمان پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) خود پيامبر (صلىالله عليه و آله و سلم ) بود زيرا پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) دو منصبداشت يكى منصب رسالت كه در آيه به عنوان اطيعواالرسول از او ياد شده و ديگر منصب رهبرى و زمامدارى امت اسلامى كه قرآن به عنواناولوا الامر از آن ياد كرده ، بنابراين پيشوا و رهبر معصوم در زمان پيامبر (صلى اللهعليه و آله و سلم ) خود پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بود كه علاوه بر منصبرسالت و ابلاغ احكام اسلام ، اين منصب را نيز به عهده داشت ، و شايد تكرار نشدن اطيعوادر بين رسول و اولوا الامر خالى از اشاره به اين معنى نباشد، و به عبارت ديگر منصبرسالت و منصب اولوا الامرى دو منصب مختلف است كه در وجود پيامبر (صلى الله عليه وآله و سلم ) يكجا جمع شده ولى در امام از هم جدا شده است و امام تنها منصب دوم را دارد.
1 - اگر منظور از اولوا الامر، امامان معصوم باشند با كلمه اولى كه به معنى جمع استسازگار نيست ، زيرا امام معصوم در هر زمان يك نفر بيش نمى باشد.
2 - اولوا الامر مطابق اين معنى در زمان پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) وجودنداشته ، و در اين صورت چگونه فرمان به اطاعت از وى داده شده است ؟