أوطاس. أوطاس ( به عربی: أوطاس ) یک عوارض جغرافیایی در عربستان سعودی است که در استان مکه واقع شده است. أوطاس ۱٬۸۷۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه اوطاس در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] وادی عقیق که میقات است از اوطاس یا برید البعث شروع می شود. ۱. ↑ حریری، فرهنگ اصطلاحات حج، ص۲۰. منبع تونه ای، مجتبی، فرهنگنامه حج، ص۱۴۸. رده های این صفحه : حج | فقه | مواقیت
جملاتی از کاربرد کلمه اوطاس
و انس بن مالك گفته است : رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) در روز اوطاس جارزنى رادستور داد تا جار بزند كه : كسى دست به زن حامله دراز نكند تا بچه اش متولد شود، وبه ساير زنان نيز دست نيازد تا از يك حيض پاك شوند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) دستور داد زنان و فرزندان اسير شده را به طرفجعرانه ببرند، و در آنجا نگهدارى نمايند و (بديل ابن ورقاء خزاعى ) را ماءمورنگهدارى اموال كرد، و خود به تعقيب فراريان پرداخت و قلعه طائف را براى دستگيرىمالك بن عوف محاصره كرد و بقيه آن ماه را به محاصره گذرانيد. وقتى ماه ذى القعدهفرا رسيد از طائف صرفنظر نمود و به جعرانه رفت ، و غنيمت جنگ حنين و اوطاس را درميان لشكريان تقسيم كرد.
و در همان كتاب است كه ابن ابى شيبه و احمد و مسلم از سلمه بن اكوع روايت كرده اند كهگفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) درسال اوطاس سه روز متعه زنان را براى ما حلال كرد، و بعد از سه روز از آن نهىفرمود.
مشكل ديگر اينكه : رواياتى كه حكايت از نسخ اين حكم در زمان پيامبر (صلى الله عليه وآله ) مى كند بسيار پريشان و ضد و نقيضند، بعضى مى گويد: در جنگ خيبر نسخ شده ،و بعضى ديگر در روز فتح مكه ، و بعضى در جنگ تبوك ، و بعضى در جنگ اوطاس ،
ابو سعید خدری گفت که: رسول خدا (ص) روز حنین لشکری را به اوطاس فرستاد، و ایشان را نصرت و غنیمت بود، و بردگان آوردند، و در جمله بردگان زنان بودند که شوهران مشرک داشتند. مسلمانان از صحبت ایشان میتحرّج نمودند، یعنی که ایشان شوهران مشرک دارند. ربّ العالمین در شأن ایشان این آیت فرستاد.
و در مجمع البيان از اهل تفسير و از تذكره نويساننقل مى كند كه گفته اند: وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) مكه را فتح كرد دراواخر رمضان و يا در شوال سال هشتم هجرت با مسلمانان به سوى حنين رفت تا با قبيلههوازن و ثقيف كارزار كند، چون روساى هوازن بسركردگى مالك بن عوف نصرى ، باتمامى اموال و اولاد حركت كرده و بسرزمين اوطاس آمده بودند، تا با آن جناب بجنگند.
و در الدرالمنثور است كه طيالسى ، و عبدالرزاق ، و فريابى ، و ابن ابى شيبه ، واحمد، و عبد بن حميد، و مسلم ، و ابو داود، و ترمذى و نسائى ، و ابويعلى ، و ابن جرير، وابن منذر و ابن ابى حاتم ، و طحاوى ، و ابن حيان ، و بيهقى (در كتاب سنن )، همگى ازابى سعيد خدرى روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در روزىكه جنگ حنين پيش آمد لشگرى به طرف اوطاس روانه كرد، و اين لشگر به قشون دشمنبرخوردند و با آنان كار زار آغاز نموده در آخر شكستشان دادند، و اسيرانى از آنانگرفتند، بعضى از ياران رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) كه كنيزى از آن مردمنصيبش شده بود از همخوابگى با آن كنيز به خاطر اينكه شوهر دارد و شوهرش هم اكنوندر بين مشركين و از مشركين است ، كراهت داشت ، خداى تعالى در اين باره اين آيه رانازل فرمود: (و المحصنات من النساء الا ما ملكت ايمانكم )، يكى ديگر از زنانى كهازدواج با آنان حرام است زن شوهردار است ، مگر برده اى كه در جنگ به چنگ شما آمده ،
اتفاقا (دريد بن صمه ) كه رئيس قبيله جشم و مردى سالخورده و نابينا بود همراهايشان بود، دريد از ايشان پرسيد الان در كدام وادى هستيد؟ گفتند: به اوطاس رسيده ايم .گفت : چه جاى خوبى است براى نبرد، نه خيلى نرم است و لغزنده و نه سفت و ناهموار،آنگاه پرسيد: صداى رغاء شتران و نهيق خران و خوار گاوان و ثغاء گوسفندان و گريهكودكان را مى شنوم . گفتند: آرى مالك بن عوف همهاموال و كودكان و زنان را نيز حركت داده ، تا مردم بخاطر دفاع از زن و بچه و اموالشانهم كه شده پايدارى كنند. دريد گفت : به خدا قسم مالك براى گوسفندچرانى خوب است ،نه فرماندهى جنگ .
مؤ لف قدس سره : روايات چنان كه ملاحظه مى فرمائيد در تشخيص تاريخ نهىرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) از متعه اختلاف دارند، بعضى مى گويندقبل از هجرت بوده ، و بعضى ديگر مى گويند: بعد از هجرت به وسيله آيات نكاح وطلاق و عده و ميراث نسخ شد، و يا به نهى خودرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در سال جنگ خيبر يا در زمان عمرة القضاء ياسال اوطاس يا سال فتح يا سال تبوك و يا بعد از حجة الوداع نسخ شده ، و به همين جهتبعضى ها اين روايات مختلف را حمل كرده اند به اينكه همه اش درست است ، زيرارسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در همه اين سالها از متعه نهى كرده اند، و هر يك ازروايات از نهى آن جناب در يك سال خبر مى دهد، و ليكن جلالت قدر بعضى از راويانچون على (عليه السلام ) و جابر و ابن مسعود كه همواره بارسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) بودند و از كوچك و بزرگ سيره آن جناب با خبربودند، اجازه نمى دهد كه ما بگوئيم نامبردگان از نهى آن جناب در ساير مواقف و سايراوقات اطلاع نداشته اند.
در سریه اوطاس، زنی شوهردار از هوازن به اسارت مسلمانان درآمد و مسلمانان به جهت شوهردار بودن وی، کنیزی او را گناه میدانستند تا اینکه آیه نازل شد که زنان شوهرداری که بدون همسرشان به اسارت درآمدهاند، پس از گذشت ایام عده، حکم کنیز را خواهند داشت و تجاوز به آنان حلال است.