اوشین
معنی کلمه اوشین در فرهنگ عمید
معنی کلمه اوشین در دانشنامه عمومی
فیلمبرداری این اثر در هشتم فوریه ۲۰۱۳ در شهرک سینمایی شونای و تسوروکا در یاماگاتا آغاز و سوم آوریل ۲۰۱۳ پایان یافت.
جملاتی از کاربرد کلمه اوشین
زادگان اوایل دهه ۱۳۶۰ همچنین نمادهای فرهنگی مشترکی با متولدین نیمه دوم دهه پنجاه داشتهاند. در رسانهها از علی کوچولو، خانواده دکتر ارنست، آنشرلی، اوشین، دختری به نام نل، پت و مت، باز مدرسهام دیر شد، بیسکویت مادر، شامپو تخممرغی داروگر، دفتر مشق تعاونی، کیهان بچهها و پاککن دورنگ سیلیکون به عنوان برنامه های کودم در دهه شصت یاد شدهاست.
در اکتبر ۲۰۱۳ فیلم بلندی بر پایه این مجموعه در سینماهای ژاپن به نمایش درآمد. این فیلم بر کودکی اوشین تمرکز میکند.
داستان از سال ۱۹۸۳شروع میشود. اوشین تانوکورا به جای شرکت در جشن افتتاحیه فروشگاه هفدهم تصمیم میگیرد به یک سفر برود. خانواده او در نگرانی به سر میبرند و نمیدانند که او بدون خبر به کجا رفته است. کای نوه اوشین داستان عروسک کوکشی که اوشین یک بار برایش تعریف کرده بود به یاد میآورد. او برای پیدا کردن مادربزرگ به دنبال او میرود و اوشین را در یاماگاتا مییابد. از آنجا هر دوی آنها سفری به گذشته را آغاز میکنند. از نقاط مختلف ژاپن که او سالها قبل آنجا میزیسته دیدن میکنند و اوشین شروع به یادآوری زمانهای سختی که در زندگیش با آن روبرو شده میکند.
هنگام ترک کردن خانه، مادربزرگ مهربانش سکه پولی که تنها داراییاش بوده به اوشین میدهد و اوشین در تمام مواقعی که گرسنه بوده و در محل کارش به او نهار نمیدادند، سکه را چون یادگار مادربزرگش بود خرج نمیکند. وقتی به ناحق متهم به دزدی آن سکه توسط سرکارگر میشود، در حالی که برای شستن لباسهای نوزاد به رودخانه سرد و برفی زمستان فرستاده میشود، صبر او لبریز و تصمیم میگیرد راه رودخانه که به خانه شان منتهی میشود را در برف و سرما در پیش بگیرد. او در طوفان و بوران برفی نقش بر زمین میشود و در حال یخ زدن اوشین توسط مردی به نام شانساکو، یک سرباز فراری ارتش امپراتوری ژاپن نجات مییابد.
از دوبلههای شاخص او در سالهای پس از انقلاب ایران میتوان به نقشهای اوشین کهنسال در سریال «سالهای دور از خانه» و خانم مارپل در سریال «خانم مارپل» اشاره کرد که با استقبال مخاطبین مواجه شد.
خواهرش ایزابلا ارمنستان با آمالریک تایر ازدواج کرد و هنگامیکه آمالریک دولت قبرس را از برادرش هنری دوم قبرس غصب کرد، اوشین هنری را در ارمنستان نگهداشت. با این حال، هنری دوم آزاد شد و بدنبال ترور آمالریک در سال ۱۳۱۰به قبرس بازگشت.
او علاقه زیادی به مدرسه رفتن داشت. یک معلم محلی دلسوز، تاجر را متقاعد میکند که به اوشین اجازه دهد تا او در مدرسه ابتدایی تحصیل کند و نوزاد را هم همراه خود بیاورد. همکلاسیهای اوشین او را مورد آزار و اذیت قرار میدهند و تهدید میکنند که به نوزاد آسیب میزنند. اوشین به نوزاد علاقهمند است و علیرغم میلش مجبور به انصراف از رفتن به مدرسه میشود.
شانساکو اوشین را با خود به کلبه خود در بالای کوه میبرد و تا هنگامی که برفها آب شوند اوشین پیش او و پدر پیرش میماند. او خواندن و نوشتن را نزد شانساکوی مهربان میآموزد. شانساکو به اوشین میگوید در زندگی به مشکلات زیادی برخواهی خورد ولی هیچ وقت از مردم متنفر نشو و به مردم آسیبی نرسان که همانند آسیب رساندن به خودت است و نتیجه عملت به خودت برمیگردد. قبل از اینکه از کسی متنفر بشوی خودت را خوب جای آنها بگذار. او به اوشین میگوید من میخواهم تو بتوانی بخشش را یاد داشته باشی و به مردم عشق بورزی. من به تو خواندن و نوشتن و حساب یاد دادم ولی بدون یادگیری اینها هر چقدر هم که درس بخوانی رشدی نکردهای و ارزشی نخواهی داشت.
جوان تارانتو در ۲۰ ژوئیه ۱۳۲۰ درگذشت. اوشین توسط پسر کوچک او لئو چهارم (که گاهی به عنوان لئو پنجم نامیده میشود). براساس شایعات مردمی گفته میشود اوشین کوریکوس توسط پسر عمو یا برادر زادهاش مسموم شدهاست.