اوزیریس
جملاتی از کاربرد کلمه اوزیریس
خدای خدای مرگ و رستاخیز یا خدای رستاخیز یک موتیف مذهبی است که در آن یک خدا یا الهه میمیرد و دوباره زنده میشود. نمونههایی از خدایان که میمیرند و بعداً به زندگی بازمیگردند، اغلب از مذاهب باستانی خاور نزدیک ذکر شدهاند و سنتهایی که تحت تأثیر آنها قرار گرفتهاند شامل اساطیر کتاب مقدس و یونانی-رومی و در نتیجه مسیحیت است. مفهوم خدای مردن و برخاستن اولین بار در اسطورهشناسی تطبیقی توسط جمز فریزر در شاخه زرین (۱۸۹۰) مطرح شد. فریزر این موتیف را با آیینهای باروری پیرامون چرخه سالانه زندگی گیاهی مرتبط کرد. فریزر نمونههایی از اوزیریس، تموز، آدونیس و آتیس، دیونوسوس و عیسی را ذکر کرد.
شاید پیشرفتهترین سامانه اویونیکی این بالگرد سیستم اوزیریس باشد که از چند دوربین تلویزیونی و گرمایی، یک مسافتیاب و علامتگذار لیزری و چندین ژیروسکوپ تشکیل میشود. اوزیریس به عنوان سنسور اصلی برای مشاهده و نشانهگیری اهداف عمل میکند و از طریق سیستمهای رایانهای سلاحها اطلاعات مربوط به شلیک و هدفگیری را به خلبان ارائه میکند.
در طی این بازدید، ستی تنها و تنها زمانی که خدای ست را دید، نام خود را توصیف کرد. او به عنوان مقدمه ای برای دیدار با ست، قبل از ورود به کلیسای قدرت بزرگ، به مدت ده روز روزه گرفت، جایی که خدا با "زیبایی که توصیف نمیشود" ظاهر شد. ستی با احساس اینکه او روح همه ظالمانه و بدی است، به صدای خندیدن از خدای فرار کرد، هرگز به خدمت دوباره نپرداخت. وی مشاوره داد که: "نباید به وجودی شر خدمت کرد، حتی اگر به نظر میرسد ویژگی یا کارکرد خوب یا مفیدی داشته باشد." آتلانتیس (کرتایی روزی به او گفته بود که جزایر اژه قله کوهها از سرزمینی بزرگ است که در مدیترانه فرورفته بود) و خاستگاه اوزیریس ("پروردگار ما از آمانتی آمد، از کجا بازگشت").
لپسیوس (شماره ۴) این مقبره را توصیف کردهاست. نام بنتانات در مقبره با املای کمی متفاوت نوشته شدهاست. بنتانات جلوی اوزیریس و نفتیس نشان داده شدهاست. هر دوی خدایان میگویند: «من به شما مکانی برای آرامش در سرزمین عدالت اعطا میکنم.» ملکه بینتانات با دخترش که نامش فاش نشدهاست به تصویر کشیده شدهاست. سارکوفاگوس (تابوتدان) بینتانات بعداً توسط مردی غصب شد.
او معبد ستی را مانند ورود به یک ماشین زمان توصیف کرد، جایی که گذشته به گذشته تبدیل میشود و ذهن مدرن در درک جهانی که جادو در آن پذیرفته شدهاست مشکل دارد. وی ادعا کرد که صحنههای به تصویر کشیده شده روی دیوارهای معبد از دو سطح در ذهن مصریان باستان فعال بودهاست. در مرحله اول، آنها باعث میشوند که اقدامات دائمی به نمایش درآیند. به عنوان مثال نقاشی فرعون که نان به اوزیریس ارائه میداد، تا زمانی که این تصویر باقی بماند، اقدامات خود را ادامه داد. ثانیاً، اگر شخص در مقابل تصویر قرار گیرد و نام خدا را بخواند، میتوانست با روح الهام بخش شود.
ارتشهای تحت فرماندهی اوزیریس مصر و سپس شاهزاده منوستانس، برادرزاده پادشاه، علیه او اعزام شدند، هر دو پیش از این برای دوئل (غیر مرگبار) بین فرماندهان نبرد کردند و در هر دو مورد بغابوخش پیروز شد. پادشاه تصمیم گرفت برادرش آرتاریوس، خواجه ارتوخارس و آمیتیس را به سفارت صلح بفرستد. افتخارات او احیا شد، بغابوخش موافقت کرد که تسلیم شود و با حفظ موقعیت خود مورد بخشش قرار گرفت. مدتی بعد، بغابوخش در شکار اردشیر را از یک شیر نجات داد و بعداً به دلیل نقض حق سلطنتی برای انجام اولین قتل به سیرتا تبعید شد، اما او با تظاهر به بیماری جذام به شوش بازگشت و مورد بخشش قرار گرفت.
در برخی از روایات ست ایزد و در روایاتی فرمانروا نام میگیرد این دو نام هر دو از نامهایی است که در مورد رع نیز کاربرد داشت. در این روایت با گسترش کیش حوروس و شناخته شدن او به عنوان حوروس کبیر و تنها وارث رع بین ست و حوروس نبرد بزرگی آغاز شد. حوروس در نبردی خشن، ست را اخته کرد و ست نیز به شکل یک گراز سیاه چشمان کم سوی حوروس را از هم درید. این افسانه خاستگاه ماه گرفتگی و بدر و محاق ماه و در ماه این نبرد تکرار میشود، زیرا حوروس در بردارنده روح اوزیریس است. در این روایت به یاری ایزدان حوروس قدرت بینایی خود را بازمییابد و فرمانروایی سراسر مصر بدو واگذار میشود. چنین میشود که با تداخل افسانههای حوروس و اوزیریس دشمنی ست با اوزیریس با گذشت زمان به دشمنی ست با حوروس تبدیل میشود.
در افسانههای هلیوپلیس آمدهاست که؛ خدای زمین گب و الههٔ آسمان نوت با هم میآمیزند و دو کودک دوقلو از آنها به دنیا میآیند. یکی از آنها ست؛ که با خواهر دوقلوی خود نفتیس ازدواج میکند. و دیگری اوزیریس و ایزیس که آنها هم با یکدیگر ازدواج میکنند.
مرده در حالی که قلب خود را به همراه داشت، مقابل اوزیریس در «تالار حقیقت» و در حضور چهل و دو قاضی ظاهر میشد و بیان میکرد که در طول زندگی خود از هرگونه تخلفی و گناهی بری بودهاست. کتاب مردگان کلمات صحیحی را در اختیار آنها قرار میداد تا برای هر یک از قاضیها استفاده کنند و اطمینان حاصل کند که آنها این بخش از فرایند قضاوت را حتی اگر کاملاً بی گناه نبوده باشند، پشت سر میگذارند.
زندگی پس از مرگ نقش مهمی در دین مصر باستان داشت و سیستم اعتقادی آن یکی از قدیمیترین سیستمهای شناخته شده در تاریخ ثبت شدهاست. هنگامی که بدن میمیرد، قسمتهایی از روح آن که به نام (جسم دوگانه) و (شخصیت) شناخته میشود، به پادشاهی مردگان میرود. در حالی که روح در سرزمین آرو ساکن بود، اوزیریس به عنوان جبران خسارت برای محافظتی که انجام داد، خواستار کار شد. مجسمههایی در آرامگاهها قرار داده شد تا جایگزین آن مرده شود.