اوزی

اوزی

معنی کلمه اوزی در لغت نامه دهخدا

اوزی. [ اِوْ ز زی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به اوز. بطمانند. ( ناظم الاطباء ).
اوزی. [ اِ وَزْ زا ] ( ع اِ ) رفتنی چون رفتن مرغابی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

معنی کلمه اوزی در فرهنگ فارسی

رفتنی چون رفتن مرغابی

معنی کلمه اوزی در دانشنامه عمومی

اوزی (ورزقان). اوزی یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان بکرآباد بخش مرکزی شهرستان ورزقان واقع شده است.

معنی کلمه اوزی در دانشنامه آزاد فارسی

تغییرمسیر به:
کنه، فرانسوا (۱۶۹۴ـ۱۷۷۴)

جملاتی از کاربرد کلمه اوزی

زیر گویش‌های فارسی مانند زبان اچمی از گویش های ، خنجی، بستکی، اوزی، و لاری و گراشی بر عربی کویتی تأثیر گذاشته‌اند. همچنین عجم سید وجود دارد.
او در قربان‌گاه قربانی کرد اما چون متوجه نبود به آن نمک نی‌آفزود. زمانی که اوزی کاهن اعظم از این موضوع خبر شده و دریافت که قربانی پذیرفته نشده‌است، کاملاً او را از خود راند؛ و (حتی) گفته شده‌است که او را توبیخ/ نکوهش کرد.
مردم بندرعباس اکثریت مسلمان و از پیروان مذاهب شیعه و سنی هستند. اهل سنت مردمان بومی محله‌های داماهی، خواجه عطاء، اوزی‌ها، سورو و شقو (شهرک توحید) هستند و بیشتر درآن محله‌ها سکونت دارند.
و بنی اسرائیل در این روزها به سه دسته تقسیم شدند. یکی بر اساس پلیدی‌های غیر یهودیان عمل کرده و سایر خدایان را پرستیدند؛ دیگری از ایلی پسر یفنی پیروی کردند، اگرچه بسیاری از آنان بعد از این‌که از نیت او باخبر شدند، از او روی گشتاندند؛ و سوم با کاهن اعظم اوزی بن بوکی در محل انتخاب شده باقی‌ماندند.
شاعران بسیاری در وصف دهتل سروده‌اند تا جایی که تائب شاعر نامدار اوزی آنچنان مجذوب دهتل می‌شود که اکثر عمر خود را در این روستا به سر می‌برد.
سانحه سقوط بالگرد در ورزقان اشاره به سقوط بالگرد بل ۲۱۲ حامل سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران است که در زمان طی مسیر خود از سد خداآفرین تا تبریز در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در نزدیکی روستای اوزی ورزقان در شمال استان آذربایجان شرقی رخ داد.
در این میان، مری پس از مشاجره با پدرش درباره تحقیقات او، تصمیم به ترک خانه می‌گیرد. قبل از ترک خانه، اوزی، سگ خانگی پروفسور بومبا به طرف جنگل می‌رود. وقتی مری به همراه اوزی به جنگل می‌رسد، ملکه تارا را در حال مرگ می‌بیند، تارا غنچه را به مری می‌دهد و از قدرت خود برای کوچک کردن او استفاده می‌کند. ملکه تارا قبل از مرگش به مری می‌گوید که غنچه را نزد یک کرم شب‌تاب، به نام نیم‌گالو ببرد. مری به رونین، ماب، گراب و مردان برگی ملحق می‌شود تا غنچه را به نیم‌گالو برسانند.
طنزپردازانی مثل محمد حاجی حسینی، محمد خرمشاهی، قدرت اله عسگری، محمد اوزی، ناصر داروگر کرمانی، ایرج شمس (با امضای ایرج آنتن) با بهلول همکاری مستمر داشتند.