اورگنج

معنی کلمه اورگنج در لغت نامه دهخدا

اورگنج. [ گ َ ] ( اِخ ) دارالملک خوارزم که گرگانج نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) ( تاریخ جهانگشای ). رجوع به ارگنج و جرجانیه و گرگانج شود.

معنی کلمه اورگنج در فرهنگ فارسی

دارالملک خوارزم که گرگانج نیز گویند .

معنی کلمه اورگنج در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:گرگانج

جملاتی از کاربرد کلمه اورگنج

در سال ۱۴۳۰ یا ۱۴۳۱، ابوالخیر و سپاهش به سمت جنوب به خوارزم تحت کنترل تیموریان لشکرکشی کردند و اورگنج را اشغال کردند. بین سالهای ۱۴۳۰ و ۱۴۴۶ خانات ازبک سرزمینی را در ماوراءالنهر از تیموریان گرفتند.
کهنه گرگانج در قبل از حمله مغول، پایتخت سلسله ترکان خوارزمشاهیانِ ایران بود و سرانجام بعد از مقاومت بسیار ترکان خوارزمی، بدست مغولان افتاد و با خاک یکسان شد. مغولان برای اینکه تسخیر این شهر هزینه و تلفات زیادی برایشان داشت، این شهر را کاملا نابود کرده و به آب بستند. این شهر بعدها بازسازی شد. لیکن به دلیل تغییر جهت جریان آمودریا، ازبکان اورگنج را ساختند تا پایتخت جدید خوارزم باشد.
فاصله داش‌اُغوز تا عشق آباد ۶۳۰ کیلومتر و تا شهر نوکوس پایتخت جمهوری قره قالپاقستان ۱۱۰ کیلومتر است. این شهر ۶۸ کیلومتر با شهر اورگنج (مرکز استان خوارزم ازبکستان) فاصله دارد. بیایان ماسه‌ای امرقوم در جنوب این شهر واقه شده‌است. فرودگاه داش‌اُغوز در ۱۰ کیلومتر خارج از شهر قرار داشته و در بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰ بازسازی و مرمت گردیده است.