اورق

اورق

معنی کلمه اورق در لغت نامه دهخدا

اورق. [ اَ رَ ] ( ع اِ ) خاکستر. || ( ص ) شتر خاکسترگون که از جهت گوشت خوشتر از سایر شتران است نه از جهت سیر و عمل. ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). اشتر سیاه که اندک مایه سپیدی با آن آمیخته بود. ( مهذب الاسماء ). || از رنگهای اسب است. اگر سیاهی رنگ اسب به اندک سپیدی بزند آنرا اورق گویند و مانند آن است اکهب. و اگر سیاهی آن کمتر باشدآن اسب را اربد نامند. ( صبح الاعشی ج 2 ص 18 ). || شیر که یک ثلث شیر و دو ثلث آب باشد در وی. ( ازمنتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مخلوطی که یک ثلثش شیر و دو ثلث آن آب بود. ( ناظم الاطباء ). || سال بی باران. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

معنی کلمه اورق در فرهنگ فارسی

( اسم ) خانواده دودمان خویشان اعقاب .
خاکستر . یا شتر خاکستر گون که از جهت گوشت خوشتر از سایر شتران است نه از جهت سیر و عمل .

معنی کلمه اورق در دانشنامه عمومی

اورق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان کاغذکنان شمالی بخش کاغذکنان شهرستان میانه واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه اورق

مساءله 6 - در سابق گذشت كه در اوراق نقدى رباى غير قرضىجريان ندارد پس جائز است مقدارى از آنرا با مقدارى بيشتر از آن معاوضه كرد، چه اينكههر يك نقدينه كشورى جداگانه باشد مثل اينكه كسى دينار خود را با اسكناس ‍ ديگرىتبديل كند و يا عوض و معوض هر دو از يك كشور باشدمثل اينكه كسى اسكناس خود را با اسكناس ديگرى و يا دينار خود را با دينار ديگرىمعاوضه كند (و مقدارى اضافى بگيرد و يا بدهد) و در صحت اين معاوضه فرقى نيستبين اينكه پشتوانه آندو طلا و نقره باشد و يا چيز ديگرى نظير معادن ازقبيل سنگ هاى قيمتى و نفت . بله اگر فرض شود در موردى اوراق نقدى مانند اوراق تجارىباشد (و اسكناس با سفته فرقى نداشته باشد) حكم همان اورق تجارى را دارد (كهفاقد ماليت است ) لكن اين صرف فرض است و همانطوريكه دراول مسئله گفتيم صحت اين معامله در صورتى استكه عنوان قرض نداشته باشد بلكهخريد و فروش باشد. و اما اگر قرض باشد جائز نيست قرض دهنده بيش ‍ از مقدارى كهقرض داده از طرف بگيرد.
علی الذین کووا قلبی بهجرهم سلام خالقنا ما اورق الشجر