اورستد
معنی کلمه اورستد در لغت نامه دهخدا

اورستد

معنی کلمه اورستد در لغت نامه دهخدا

اورستد. [ اُ ت ِ ] ( اِخ ) هانس کریستیان. ( 1777 - 1851م. ) فیزیکدان و شیمی دان دانمارکی. وی کشف کرد ( 1819 ) که هرگاه سیمی حامل جریان برق بموازات یک عقربه مغناطیسی قرار گیرد عقربه حرکت میکندو در امتدادی تقریباً عمود بر سیم قرار میگیرد. به این طریق اورستد رابطه برق و مغناطیس را کشف کرد و مبحث برقاطیس را بنیاد نهاد. وی اولین کسی بود که آلومینیوم را جدا کرد ( 1825 ). ( دایرةالمعارف فارسی ).

معنی کلمه اورستد در دانشنامه عمومی

اورستد (دهانه). اورستد یک دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۳ دهانه اقماری دارد.
اورستد (ماهواره). اورستد ( انگلیسی: Ørsted ) یک ماهواره دیدبانی زمین و نخستین ماهواره دانمارک است که از نام هانس کریستین اورستد ( ۱۷۷۷–۱۸۵۱ ) ، فیزیکدان دانمارکی و استاد دانشگاه کپنهاگ، که الکترومغناطیس را در سال ۱۸۲۰ کشف کرد، برگرفته و نامگذاری شده است.
هدف های علمی اولیه این فضاپیما انجام اندازه گیری های بسیار دقیق و حساس میدان ژئومغناطیسی و نظارت جهانی بر محیط ذرات باردار با انرژی بالا بود.
ابزار ابزار دقیق اورستد شامل دو مغناطیس سنج ( مغناطیس سنج پروتونی و شارسنج ) ، یک تصویرگر ستاره برای تعیین وضعیت، یک بسته آشکارساز ذرات باردار حالت جامد و یک گیرنده جی پی اس GPS بود. تیم ابزار علمی مسئول طراحی ابزار است، در حالی که تیم علمی مسئول برنامه ریزی مأموریت علمی و مشارکت علمی بین المللی است. داده های علمی به دست آمده در طول مأموریت یک ساله برنامه ریزی شده برای استخراج یک مدل به روز شده از میدان ژئومغناطیسی و تغییرات سکولار آن و مطالعهٔ جریان های هم تراز با میدان مغناطیسی و ارتباط آن ها با شرایط بادهای یونوسفر و خورشیدی استفاده خواهد شد.

معنی کلمه اورستد در دانشنامه آزاد فارسی

اورسْتِد (oersted)
یکای شدت میدان مغناطیسیدر دستگاه سی جی اِس، با نماد Oe. اکنون یکای آمپر بر متر جایگزین آن شده است. میدان مغناطیسی زمین شدّتی حدود۰.۵ اورستد دارد. این میدان در نزدیکی قطب های آهن ربای میله ای کوچک چند صد اورستد است و آهنربای الکتریکی قوی ممکن است میدانی به شدت ۳۰هزار اورستد داشته باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه اورستد

نام این یکا به افتخار هانس کریستین اورستد، فیزیک‌دان اهل دانمارک، و با تصمیم کمیسیون الکتروتکنیکی بین‌المللی در سال ۱۹۳۰ گذاشته شده است.
در ۱۸۲۰ هانس کریستین اورستد رابطه جریان الکتریکی و میدان مغناطیسی را کشف کرد. او در آزمایش، قطب‌نما را کنار سیم جریان‌دار گذاشت و تغییرات جریان را ثبت کرد.
پیش از ابتدای دههٔ ۱۸۰۰، آلومینیوم به عنوان یک فلز جداگانه تولید نمی‌شد، تا اینکه در سال ۱۸۲۵; هانس کریستین اورستد روش ایجاد آلومینیوم به عنوان یک عنصر را از طریق کاهش کلرید آلومینیوم کشف کرد. از آنجایی که آلومینیوم یک عنصر سبک با خواص مکانیکی خوب بود، به‌طور گسترده‌ای به دنبال جایگزینی فلزات سنگین تر مانند نقره و طلا توسط آلومینیوم بودند. ناپلئون سوم برای مهمانان ویژه خود از بشقاب‌ها و ظروف آلومینیومی استفاده می‌کرد و برای بقیه مهمان‌ها از ظروف نقره ای استفاده می‌شد. با این حال، فرایند تولید آلومینیوم هنوز گران بود و قادر به تولید این فلز در مقادیر زیاد نبودند.
کشف اثر مغناطیسی جریانهای الکتریکی در سال ۱۸۲۰ توسط هانس کریستین اورستد بلافاصله بعنوان یک پیشرفت مهم شناخته شد، اگرچه کار بیشتر در زمینه الکترومغناطیس را به دیگران واگذار کرد. آندره ماری آمپر به سرعت آزمایش اورستد را تکرار کرد و آنها را به صورت ریاضی (که به قانون آمپر تبدیل شد) فرموله کرد. اورستد همچنین دریافت که یک سوزن مغناطیسی توسط جریان الکتریکی منحرف نمی‌شود، بلکه سیم الکتریکی زنده در یک میدان مغناطیسی نیز منحرف می‌شود، بنابراین پایه و اساس ساخت یک موتور الکتریکی را ایجاد می‌کند. کشف اورستست در مورد پیپرین، یکی از اجزای تند فلفل، مانند تهیه آلومینیوم در سال ۱۸۲۵ سهم مهمی در شیمی داشت.