اودیپ
معنی کلمه اودیپ در فرهنگ فارسی
معنی کلمه اودیپ در دانشنامه عمومی
یکی از پیشگویان معبد دلفی به لایوس گفت در صورتی که از یوکاسته صاحب فرزندی شود، به دست آن فرزند کشته خواهد شد. پس لایوس او را به چوپانان سپرد تا در کوه رهایش کنند. اما چوپانان او را به مروپی، همسر پولیبس سپردند. روزی اودیپ از کسی شنید که فرزند پولیبُس نیست. او برای یافتن حقیقت نزد پیشگوی معبد دلفی رفت و او به جای پاسخ سوالش به اودیپ گفت که روزی پدرش را خواهد کشت و با مادرش ازدواج خواهد کرد. اودیپ برآشفت، نزد پولیبُس بازنگشت و راه تبای را در پیش گرفت. در راه به لایوس برخورد کرد و در نزاعی او را کشت و نادانسته با یوکاسته، مادرش، ازدواج کرد. زمانی که حقیقت را دریافت، خود را کور کرد. یوکاسته نیز خود را کشت. اودیپ از یوکاسته دو پسر به نام های پولونیکس، اتئوکلس و دو دختر به نام های آنتیگونه و ایسمنه داشت.
چون غیبگویان خبر داده بودند که اودیپ عاقبت شوهر مادرش خواهد شد و پدرش را خواهد کشت او را از تبای طرد کرده روی کوهی گذاشتند و چوپانی او را به شاه کورینت سپرد. چون از گفته پیشگویان آگاه شد پیوسته از ملاقات پدر و مادر گریزان بود. تا اینکه روزی در تنگه فوسیس با پدر دچار آمد و ندانسته او را کشت. پس از آن به دروازه شهر تبای رسید و آنجا با ابوالهول روبرو شد. ابوالهول از کسانی که عزم ورود به شهر داشتند معمائی می پرسید و هرکس را که از جواب عاجز می ماند می بلعید. از اودیپ پرسید کدام جانور است که بامدادان با چهارپا و در میانه روز با دوپا و شامگاهان با سه پا راه رود. اودیپ گفت: انسان است که در کودکی با چهارپا و در جوانی با دوپا و در پیری با سه پا حرکت می کند، اودیپ پاسخ گفت و سپس ابوالهول را کشت و وارد شهر تبای شد و چون بر اسفینکس غالب شده بود به سلطنت رسید و باز ندانسته با مادر همسری کرد و از او چهار فرزند آورد. خدایان تبای از جنایات او در خشم شدند و آن شهر را به طاعون مبتلا ساختند و سرانجام اودیپ از قتل پدر و همسری با مادر آگاه شد و چشمان خود را کور کرد و رو به بیابان نهاد.
لایوس همسر یوکاسته و شاه تبای که از نداشتن وارث در رنج بود، روزی با پیشگوی معبد دلفی در این خصوص مشورت می کند. پیشگو برای او توضیح می دهد که این مسئله به ظاهر مصیبت بار در واقع برکتی است از جانب خدایان، زیرا فرزند مقدر شده از پیوند او و همسرش نه تنها او را خواهد کشت که با مادرش نیز ازدواج خواهد نمود و پیشامدهای مصیبت باری را سبب می شود که خانه خرابی آخرین ارمغان آن خواهد بود. از آن پس لایوس به سبب حفظ جان، بدون کوچکترین توضیحی، از هم بستری با یوکاسته سرباز می زند.
جملاتی از کاربرد کلمه اودیپ
آنتیگون (به یونانی: Αντιγόνη)، در اسطورههای یونان، دختر اودیپ و یوکاسته است.
در جوانی دو مار نر و ماده را در حال جفتگیری دید، مار ماده را کشت و بلافاصله به زن تبدیل شد. هشت سال بعد مار نر را کشت و دوباره به ظاهر مرد درآمد. هرا و زئوس در بحث خود بر سر لذت جنسی زن و مرد او را داور قرار دادند و او گفت که لذت جنسی زن بیشتر است. هرا او را کور کرد و زئوس به او قدرت پیشگویی بخشید. او سرنوشت نارکیسوس و اودیپ را پیشگویی کرد.
ایسمنه (به یونانی: Ἰσμήνη)، در اسطورههای یونان، دختر اودیپ و یوکاسته است.
درست در همین شرایط اودیپ به تِبای میرسد و به ابوالهول برمیخورَد. او هیولایی است با سرِ زن و بدن شیر، دُم مار و بالهای پرندگان وحشی.