اوجابن

معنی کلمه اوجابن در لغت نامه دهخدا

اوجابن. [ ب ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سدن رستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان دارای 265 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، لبنیات ، برنج و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

جملاتی از کاربرد کلمه اوجابن

تکیه اوجابن مربوط به دوره قاجار است و در بابل، خیابان امام خمینی، محله اوجابن واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۵۲۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
روستای زنگیان از توابع بخش مرکز ی گرگان، یکی از پرجمعیت‌ترین روستاهای استان گلستان است که در شمال گرگان و در مجاورت آن قرار گرفته و فاصله اندکی با مرکز استان دارد. این روستا از سمت شمال و شمال شرقی به روستای اوجابن و کریم آباد، از سمت جنوب به شهرستان گرگان، از سمت غرب به شهرک افسران و از سمت شرق به شهرک جدید مسکن مهر و ایستگاه راه‌آهن گرگان محدود شده است.
این روستا در دهستان انجیرآب قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۷۶۹ نفر (۱۸۶ خانوار) بوده‌است. مردم اوجابن به زبان مازندرانی صحبت می کنند.