اهیس

معنی کلمه اهیس در لغت نامه دهخدا

اهیس. [ اَهَْ ی َ ] ( ع ص ) مرد دلیر. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بی باک. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). || شتر دلیر که بچیزی نترسد و منقبض نگردد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه اهیس در فرهنگ فارسی

مرد دلیر

جملاتی از کاربرد کلمه اهیس

پدر بالا خاتون شیخ ادبعلی بود که رهنمای عثمان بود و سرانجام او را با شمشیر غازی بست. و بعد ها عثمان یکم در پیشگاه ادبعلی خواب دولتی را می بیند. و این خواب، که منجر به پایه گذاری یک دولت شد. و بعد ها، دختر ادبعلی رابعه بالا خاتون با عثمان یکم ازدواج می کند. و ثمر این ازدواج، سرانجام این شد که همه شیوخ اهیس تحت کنترل عثمانی قرار گرفتند. این ازدواج تأثیر عمده ای بر پایه گذاری و توسعه بیلیک عثمانی داشت.