[ویکی الکتاب] معنی أَهْوَاءَهُم: هوسهایشان ریشه کلمه: هم (۳۸۹۶ بار)هوی (۳۸ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه اهواءهم
و كذلك انزلنه حكماعربيا و لئن اتبعت اهواءهم بعد ما جاءك من العلم ما لك من اللّه من ولى و لا واق (37)
ليكن بايد گفت خدا اين فكر و صاحبان چنين افكارى را نابود كند كه در اثر كفر و غرورفكرى خيال كرده اند پيشرفت و جلو افتادن ملتى از ملتى ديگر كه نامش را تمدنگذاشته اند - مى تواند بر نظام كون و نواميس طبيعت مسلط شده و احكام آن راابطال نموده و آن را مطيع خود سازد. و خلاصه ، دستگاه آفرينش كه اين مخموريندستخوش هوا و غرور، جزئى به حساب نيامدنى از آنند - بهكاكل آنان چرخيده و محكوم امر و نهى ايشان است ، وحال آنكه اگر حق و حقيقت - كه گردش گردون بر مدار آن است - تابع هوا و هوس آنانشود آسمان و زمين از هم مى پاشد: (و لو اتبع الحق اهواءهم لفسدت السموات و الارض) و معلوم است كه اگر آسمان و زمين رو به فساد گذارد اولين جزئى كه از آن فاسدمى شود همين انسان ضعيف است .
و كذلك انزلناه حكما عربيا و لئن اتبعت اهواءهم بعد ما جاءك من العلم ما لك من اللّه من ولىو لا واق
(هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ): (و اللّه يقضى بالحق ) و درباره مؤمنين فرموده : (و تواصوا بالحق ): (لقد جئناكم بالحق و لكن اكثركم للحق كارهون) در اين آيه ملاحظه مى فرمائيد اين اعتراف كه حق موافقميل بيشتر مردم نيست و در جاى ديگر مساءله پيروى از خواست اكثريت را رد نموده و فرمود:پيروى از خواست اكثريت سر از فساد در مى آورد و آن اين آيه است كه :(بل جاءهم بالحق و اكثرهم للحق كارهون و لو اتبع الحق اهواءهم لفسدت السموات والارض و من فيهن بل اتيناهم بذكرهم فهم عن ذكرهم معرضون ) و جريان حوادث هممضمون اين آيه را تصديق كرد و ديديم كه چگونه فساد ماديگرى روز بروز بيشتر وروى هم انباشته تر شد و در جاى ديگر فرموده : (فما ذا بعد الحق الاالضلال فانى تصرفون ).
حـال بـبـيـنـيـم مـهـر بـه دل خـوردن يـعـنـى چـه ؟ يـعـنـى هـمـيـن كـهدل بـه حـالتـى در آيد كه ديگر پذيراى حق نباشد، و حق را پيروى نكند، پس چنين دلىقـهـرا تـابـع هـواى نـفـس مـى شـود، هـمـچـنان كه در جاى ديگر فرموده : (طبع اللّه علىقـلوبـهم و اتبعوا اهواءهم ) و نيز نتيجه ديگرش اين است كه حق را نفهمد و نشنود، و بهآن عـلم و يـقـيـن پـيدا نكند، همچنان كه فرموده : (و طبع على قلوبهم فهم لا يفقهون ) ونـيـز فـرموده : (و نطبع على قلوبهم فهم لا يسمعون )، و نيز فرموده : (و طبع اللّهعـلى قلوبهم فهم لا يعلمون ) و به هر حال بايد دانست كه خداى تعالى ابتداء مهر بردل كـسـى نـمـى زنـد، بـلكـه اگـر چـنـيـن مـى كـنـد بـه عـنوان مجازات است ، چون مهر بردل زدن گـمـراه كـردن است ، و اضلال جز بر اساس مجازات به خداى تعالى منسوب نمىشود، كه اين معنا مكرر درتفسير بيان شد.
و در تفسير قمى در ذيل آيه (و لو اتبع الحق اهواءهم ) روايت آمده كه : حقرسول خدا (صلى الله عليه و آله )، و اميرالمؤ منين (عليه السلام ) است .
و كذلك انزلنه حكما عربيا و لئن اتبعت اهواءهم بعد ما جاءك من العلم ما لك من الله من ولىو لا واق(37)
آيات (37) تا (40) : و كذلك انزلنه حكما عربيا و لئن اتبعت اهواءهم بعد ما جاءك من العلم ما لك...
فاحكم بينهم بما انزل الله ، و لا تتبع اهواءهم عما جاءك من الحق
اين آن معنايى است كه آيه شريفه (و لو اتبع الحق اهواءهم لفسدت السموات و الارضو من فيهن ) بيانگر آن است .