اهلکناهم

معنی کلمه اهلکناهم در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
هلک (۶۸ بار)هم (۳۸۹۶ بار)
هلاک در اصل به معنی ضایع شدن و تباه گشتن است. چنانکه طبرسی ذیل . گفته و اضافه کرده: آن بودن چیزی است بطوریکه دانسته نیست کجا است. در اقرب الموارد گفته: بکار نمی‏رود مگر در مرگ بد. از راغب نیز استفاده می‏شود که ذمّ در آن منظور است و آن عنقریب بررسی خواهدشد. مَهلِک: (بروزن مغرب) مصدر میمی است به معنی هلاکت. . برای هلاکت آنان وعده‏ای قرار دادیم. . سپس به ولی و جانشین او می‏گوییم: ما شاهد مرگ خانواده او نبودیم و از مرگ آنها بی خبریم. تَهْلُکَة: به قولی مصدر است به معنی هلاک و به قولی هر چیز است که عاقبتش هلاکت باشد در کلام عرب مصدری بر وزن تَفْعُلَة (مضموم اللام) نیست مگر این مصدر(مجمع) در صحاح نقل کرده تهلکه از نوادر مصدرها و بر غیرقیاس است. . در راه خدا مال خرج کنید و خودتان را به هلاکت نیاندازید و نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست می‏دارد. ظاهر آیه آن است که عدم انفاق در راه خدا القاء نفس در تهلکه است ولی قطع نظر از آن جمله «لاتُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ اِلَی التَّهْلُکَةِ» یک قاعده کلی است. اینک موارد استعمال این کلمه در کلام الله مجید: مرگ عادی از جمله موارد این کلمه در قرآن مجید مرگ معمولی است چنانکه در باره یوسف «علیه‏السلام» آمده . ایضا آیه . و نیز . و همچنین . در همه این آیات هلاک به معنی مرگ معمولی است. در المنار ذیل «اِنِ امْرُؤهَلَکَ...» گوید لفظ هلاک از چند قرن به این طرف بکار نمی‏رود مگر در مقام تحقیر و قرآن آن را در این آیه و در آیه دیگر که درباره یوسف «علیه‏السلام»آمده «حَتَی اِذا هَلَکَ...» در مرگ مطلق به کار برده است. نگارنده گوید علی هذاهلاک در زمان نزول قرآن به مرگ مطلق و غیره‏اطلاق می‏شده و اعتبار ذمّ و تحقیر در آن از مستحدثات می‏باشد و شاید از این جهت است که طبرسی رحمه الله و غیره در باره آن چیزی نگفته و در آیات فوق مرگ مطلق معنی کرده‏اند. راغب که قید ذم را لازم دانسته علت استعمال آن را در مرگ مطلق به کتاب دیگری حواله داده که اطلاعی از آن نداریم. در سیره ابن هشام که در اواخر قرن دوم هجری نوشته شده این عبارات هست: «هَلَکَ عَبْدُاللهِ اَبُورَسُولِ اللهِ «صلی الله علیه واله» - «هَلَکَ اَبوُطالِب - هَلَکَ خَدیجَهٌ بِنْتُ خُوَیْلِد» از این معلوم می‏شود که هلاک در آن عصر به معنی مرگ عادی بوده است. تباهی و از بین رفتن در آیاتی نظیر . . مراد تباه شدن و از بین رفتن است که از مصادیق هلاک می‏باشد. هلاک بوسیله عقوبت بیشتر موارد استعمال آن در قرآن عزیز همان هلاکت بوسیله عذاب است مثل . . *** ناگفته نماند فعل هلک در قرآن مجید همواره لازم بکار رفته و متعدی آن از باب افعال استعمال شده است ولی در صحاح و اقرب الموارداست که بنوتمیم هلک را متعدی (نیز) بکار می‏برند و نیز ناگفته نماند: کلمه هلاکت در کلام عرب بکار نرفته ظاهرا آن فقط در افواه معمول شده و مأخذ صحیحی ندارد.

جملاتی از کاربرد کلمه اهلکناهم

فَقُلْنَا اذْهَبا إِلَی الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا، یعنی القبط فَدَمَّرْناهُمْ هاهنا اضمار ای فکذّبوهما فدمّرناهم «تَدْمِیراً» اهلکناهم اشدّ الهلاک، و الدّمار استیصال بالهلاک و الدّمور الدّخول بالمکروه.