اهل شریعت
معنی کلمه اهل شریعت در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اهل شریعت
آن وزیری تو که از بعد رسول قُرَشی بر تو زیبد که دهد اهل شریعت صلوات
وی در زمان خود با فِرق صوفیه و متفکران مذهبی از نقاط مختلف آشنا بود و با آنها تماس داشت و هرچه از سخنان آنان مقبول او بود در نوشتهها و سخنانش منعکس نمود و با ترتیب قابل استفادهای آنها را رواج داد. او نخستین کسی بود که تصوف را مقبول اهل شریعت گردانید. سخنان گزاف و طامات صوفیه را کنار زد و اصول آنها را حفظ نمود و بدین سبب او را «شیخ الطایفه» گفتند. حتی محافظهکاران ضد صوفی مانند ابن تیمیه و ابن قیّم از وی حساب میبردند و از طریقت او تعریف میکردند. او با هویتی ایرانی و تسلط به زبان و تفکر عربی وارث دو فرهنگ بود.
بود اهل شریعت اهل دنیا بمعنی در حقیقت نیست بینا
پیر طریقت گفت: «معرفت دو است: معرفت عام و معرفت خاص. معرفت عام سمعی است و معرفت خاص عیانی. معرفت عام از عین جود است، و معرفت خاص محض موجود. معرفت عام را گفت: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ». معرفت خاص را گفت: «سَیُرِیکُمْ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها». «وَ إِذا سَمِعُوا» اهل شریعت را مدحت است، «سَیُرِیکُمْ آیاتِهِ» اهل حقیقت را تهنیت است. هر که از شریعت گوید، گر هیچ با پس نگرد ملحد گردد. هر که از حقیقت گوید، گر هیچ با خود نگرد مشرک گردد.
ثمره اهل شریعت بهشت است ثمره اهل حقیقت لقاء و رضاء رحمن.
در قلمرو اسلام فلاسفه همواره مورد سوءظن اولیای دین و اهل شریعت بوده و میباشند. برای نمونه، عدهای از علمای شیعه تدریس و مطالعه فلسفه را بنابر حدیثی از حسن عسکری در مورد آخر الزمان که: «... عالمان و اندیشمندان آنها (اندیشمندان غیر مسلمان)، بدترین آفریدههای الهی در روی زمیناند؛ چرا که به فلسفه و تصوّف تمایل نشان میدهند. به خدا سوگند! آنها از عقیده [و فطرت] خود برگشته و از راه حق منحرف شدهاند. در علاقه و محبّت به مخالفان ما زیادهروی میکنند و شیعیان و دوستداران ما را به گمراهی میکشانند … .» (اردبیلی، حدیقهالشیعه ۷۸۵) حرام میدانند. اما اصطلاح و مفهوم «فلسفه در اسلام» به هیچ نحو از انحاء با سنت و شریعت و اصول دین تصادم و برخوردی نمیتواند پیدا کند.
عمر بر مقام شریعت بود و ثمر. اهل شریعت نعیم بهشت است. ابو بکر بر مقام حقیقت بود و ثمره اهل حقیقت روح مشاهده است، حساب اهل شریعت بموقف است حساب اهل حقیقت بر بساط انس است، در مقعد صدق عند ملیک مقتدر.